تاریخ امروز۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
Advantist Church

بخشِ چهارم ایسمولوژی؛ از ظهورگرایی تا آجیتیشنیسم

آدوِنتیسم Adventism ظهورگرایی

بخشِ چهارم ایسمولوژی را به یکی دیگر از ایسم هایی خواهیم پرداخت که بازهم به برخی از مسیحیان متعلق است. پیروی از باور مسیحیانی که در انتظار ظهور مجدد حضرت عیسی (ع) هستند. از شعب پروتستان گرایی است.

دو گروه از آنان عبارتند از: پیروی از باور مسیحیانی که در انتظار ظهور مجدد حضرت عیسی (ع) هستند. از شعب پروتستان گرایی است. دو گروه از آنان عبارتند از:
۱) میلری ها (آدونیست های دوم) که به ویلیام میلر (۱۸۴۹-۱۷۸۲) کشاورز امریکایی منسوب هستند. وی سال های ۱۸۴۴-۱۸۴۳ را آخر الزمان دنیا می شمرد
۲) آدونیست های روز هفتم که بجای یکشنبه، شنبه را مقدس می شمردند و ظهور حضرت عیسی (ع) را نزدیک و خانم الن وایت (۱۹۱۵-۱۸۲۷) را پیامبر می دانند. مکتب آدونیست های روز هفتم رسما در سال ۱۸۶۳ در باتل کریکِ میشیگان توسط پیروان مکتب میلری یعنی جوزف باتر (۱۸۷۲-۱۷۹۲)، جیمز وات (۱۸۸۱-۱۸۲۱) و خانم وایت بنیان گذاشته شد.

 

کلیسای آدونیست های روز هفتم، قدرت خود را از الهامات وایت می گرفت. به اعتقاد انها، میلر زمان را درست پیشگویی کرده اما در مورد حادثۀ رخ داده، اشتباه نموده است.

به عبارت دیگر سال ۱۸۴۴تاریخ ظهور مجدد حضرت عیسی (ع) نیوده بلکه او در این تاریخ در پیشگاه خداوند حاضر شده تا به حساب موجودات زنده و مرده رسیدگی کند و همین که این کار به پایان برسد، مجددا ظهور خواهد کرد.

پیروان آن معتقدند باید حرمت و تقدس روز یکشنبه که از غروب روز جمعه آغاز می شود را مانند مسیحیانِ نخستین حفظ نمود. انها روش زندگی سالم و مناسبی دارند، از مصرف الکل ، تنباکو، حلزون، گوشت خوک و گوشت قرمز امساک می ورزند.

طبق تعالیم مکتب آدونیست های روز هفتم، دو رستاخیز رخ خواهد داد که بلافاصله پس از یکدیگر خواهد بود. رستاخیز دوم ۱۰۰۰ سال بعد از اینکه شیطان و پیروانش تمامی دنیا را تباه ساختند، اتفاق خواهد افتاد.

 
آدوِنچریسم Adventurism ماجراجوگرایی:

حادثه جوگرایی، گرایش به اخذ تصمیم ناگهانی و انجام کارهای غیر متعارف.

 
آئرومُدلیسم AeroModolism آئرومُدلیسم

تمایل به بررسی و مطالعۀ ساخت مدل هواپیمای کوچک برای مطالعۀ اجزاء آن و مشاهدۀ اثرات ناشی از کاربرد نظامی خاص در آن و یا مطالعۀ کارکرد هواپیمای تازه اختراع شده است. به عبارت دیگر، مدلی برای بررسی چگونگی عملکرد اجزاء هواپیما می باشد.

 
آئرونوتیسم Aeronautism هوانوردی گرایی

خلبان گرایی، فضانوردگرایی؛ تمایل به سفر در هوا و فضانوردی.

 
بخشِ چهارم ایسمولوژی؛
اِستِتیسیانیسم Aestheticianism //اِستِتیسیسم Aestheticism زیبایی شناسی گرایی:
اِستِتیسیسم Aestheticism زیبایی شناسی گرایی:

زیباشناسی گرایی، زیباگرایی؛ گرایش به مکتبی در حوزۀ هنر و ادبیات که در آن، توجه به زیبایی اهمیت زیادی دارد. موضوع این فلسفه بررسی زیبایی در طبیعت و انسان و چگونگی ادراکات زیباشناختی توسط روان آدمی است.

این مکتب که دنبالۀ رمانتیک گرایی است، هدف هنر را فقط زیبایی می داند. گرچه نخستین بار در سال ۱۷۵۰ الکساندر بوم گارتق از این مفهوم استفاده نمود اما این مکتب به نام امانوئل کانت (۱۸۰۴-۱۷۲۴) فیلسوف آلمانی شناخته می شود.

از پیشگامان آن می توان ادگار آلن پو (۱۸۴۹-۱۸۰۹) نویسندۀ امریکایی، شارل بودلر (۱۸۶۷-۱۸۲۱) نویسندۀ فرانسوی، تئوفیل گوتیه (۱۸۷۲-۱۸۱۱) نویسندۀ فرانسوی، گوستاو فلوبر (۱۸۸۰-۱۸۲۱) رمان نویس فرانسوی، استفان مالارمه (۱۸۹۸-۱۸۴۲) شاعر فرانسوی و اسکار وایلد (۱۹۰۰-۱۸۵۴) نویسندۀ ایرلندی را نام بُرد.

شاعرانی نظیر ویلیام باتلر ییتس ایرلندی (۱۹۳۹-۱۸۶۵) برندۀ جایزه نوبل ادبیات ۱۹۲۳ و توماس استرنز الیوت (۱۹۶۵-۱۸۸۸) شاعر و نمایشنامه نویس امریکایی و برندۀ جایزه نوبل ادبیات ۱۹۴۸ تحت تأثیر اصول این مکتب قرار داشتند.

Aestheticism The Crystal Palace
آفیریسم Affairism کاروبارگرایی:

گرایش به نظریاتی که همه چیز را تحت تأثیر پول، اوضاع مالی و معاملات اقتصادی می داند. به اعتقاد پیروان آن، هر گونه تغییری در نظام پولی و مالی سبب نوسان در اموری می شود که با پول در ارتباط هستند.

 
آفریکانیسم Africanism // پان آفرکانیسم PanAficanism همه آفریقایی گرایی
آفروسِنتریسم AfroCentrism آفریقا مرکزگرایی

طرفداری از جنبشی که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و به تشکیل ملتی واحد توسط سیاهپوستان سراسر جهان معتقد بود. مولفی کیت آسانت پژوهشگر دانشگاه تِمپل امریکا در سال ۱۹۸۰ این اصطلاح را وضع نمود.

از نظر وی تاریخ، فرهنگ و اصلاحات آفریقایی باید بازبینی شود زیرا دیدگاه های استعمار گران اروپایی این فرهنگ را سرکوب و تحریف کرده و بی ارزش جلوه داده است.

آفریقا مرکز گرایان دیدگاه مثبتی از میراث آفریقایی بخصوص دستاورهای تمدن، معنویت و روحانیت و ارزش ها و هنجارهای مشترک آن بوجود آورده اند. مارتین برنال استاد کُرنل امریکا از طرفداران آفریقا مرکزگرایی بشمار می آید.

 
اَگاپیسم Agupism محبت گرایی:

مهرورزی گرایی؛ گرایش به عشق و محبت الهی و فلسفۀ کردار شناسی عشق.

 
بخشِ چهارم ایسمولوژی
اَگاتیسم Aguthism خیر خواهی:

تمایل به اینکه بشر علیرغم وسوسه های شیطانی به خیر و سعادت دست می یابد.

 
ایجیسم Ageism سن گرایی:

جوان گرایی؛ اعتقاد به تبعیض بین مردم براساس سن آنها. ترجیح و برتری جوانان بر سالمندان. براساس این ایدئولوژی، کارکنان جوان به مراتب تواناتر و صالح تر از کارکنان و کارکنان سالمند تصور می شوند.

 
بخشِ چهارم ایسمولوژی
آجلسیسم Agelecism برین پندارگرایی

اعتقاد به اینکه گروه بر فرد تقدم دارد و منشأ ارزش ها و فرهنگ است. به نظر پیروان آن، تغییرات اجتماعی ناشی از تمایلات فردی نیستند.

 
اگرگیتیسم Aggregatism انبوهه گرایی:

تمایل به حضور در جمعی که در محیطی عمومی تجمع می کنند و هر یک با پایان واقعه به دنبال اهداف روزمره خویش می روند و این بیانگر عدم پیوستگی آنهاست. انبوهه گرایانه حس هویت مشترکی ندارند.

 
اگرشنیسم Aggressionism تجاوزگرایی:

پرخاشگرایی، تخطی گرایی، حمله گرایی؛ طرفداری از ورود به حریم شخصی یا سیاسی افراد یا کشورهای دیگر. دولت ها اغلب این عمل را دفاع از خود در برابر حمله واقعی یا احتمالی حریف می شمارند یا به نام دفاع از قانون، نظم یا تمدن آن را توجیحه می کنند.

به عمل آگاهانه جهت آسیب رساندن به دیگران که به دنبال ناکامی صورت می گیرد پرخاشگری می گویند. در سال ۱۹۳۳ در پیمان تعریف تجاوز که میان استونی، افغانستان، ایران، ترکیه، رومانی، شوروی، لتونی و لهستان منعقد شد، موارد ذیل تجاوز خوانده شده است:

۱- اعلام جنگ به دولت دیگر ۲- تاخت و تاز مسحانه به قلمرو کشور ۳- حمله مسلحانه به وسایل دریایی و هوایی دولت دیگر؛ ۴-کمک به دسته های مسلحی که در قلمرو دولت دیگر تشکیل شده باشند و به یک دولتی حمله برند.

از این نوع تجاوزات می توان به حمله ایتالیا به حبشه در سال ۱۹۳۵، حمله آلمان به لهستان در سال ۱۹۳۹، حمله آلمان به هلند، دانمارک و نروژ در سال ۱۹۴۰ و حمله عراق به ایران در ساعت ۶عصر چهارشنبه ۳۱_۶_۱۳۵۹ اشاره کرد.

 
بخشِ چهارم ایسمولوژی
آجیتیشنیسم Agitationism شورانش گرایی:

تلاطم گرایی، سراسیمگی گرایی؛ طرفداری ار ایجاد نوعی برداشت آمیخته با هیجان و آشوب در میان مردم نسبت به یک امر سیاسی. آنان می گویند با چنین اعمالی بر اندیشه و رفتار مردم اثر بگذارند.

این اصطلاح را جنبش های انقلابی راست گرا و چپ گرا به معانی گوناگون بکار برده اند اما اغلبرهبران و پیروان این نوع جنبش ها، شوراندن مردم علیه یک دولت ستمگر یا نظام اجتماعی بیدادگرایانه موجود را مشروع می دانند.

شورانش گرایان میخواهند احزاب انقلابی، مجامع عمومی، اعتصاب گرایان، گروه های دانشجویی و… را علیه دستگاه حاکم بشورانند. در انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه شورانشگر به کسی گفته می شد که بدون احساس مسئولیت می کوشید مردم را برآشوباند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *