تاریخ امروز۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
نظریه هرمنوتيك

نظریه هرمنوتيك از اريستو بولوس، فيلسوف قرن دوم قبل از ميلاد

نظریه هرمنوتيك

نظریه هرمنوتيك دانش يافتن معنی های گوناگون از يك متن و تأويل متن است . . .

اريستو بولوس، فيلسوف قرن دوم قبل از ميلاد، از خانواده كاهنان برخاست و تفسير فلسفی از تورات را پايه گذاشت. هدف او نشان دادن همسويی كتاب مقدس با حقايق فلسفی بود و به اين ترتيب به نوعی نيز او را می توان پايه‌گذار علم كلام دانست. او تأكيد داشت كه بايد از تصاوير انسان واژه خدا در كتاب مقدس برداشت استعاری كرد. براي نمونه دست خدا يعنی قدرت الهی.

 

توجه به سویه تمثیلی در خواندن متون مقدس

ايستادن خدا به معنای پا برجايی و ثبات در آفرينش جهان. استراحت خدا در روز هفتم نه به معنای پايان يافتن كار الهی، بلكه به معنای دادن نظمی هميشگی به امور و كار شش روزه به معنای سلسله مراتب ساختار جهان. اريستو بولوس بر آن بود كه بايد در خواندن متون مقدس سويه تمثيلی و نه اسطوره‌های آن مورد توجه قرار گيرد.

 

نظریه هرمنوتيك و تمثیل‌گرایی

فيلون از تمثيل‌گرايان قرن اول و دوم پيش از ميلاد، از جمله كراتس مالوس نيز تأثير گرفته بود ولی فيلون به تمثيل‌گرايي ابعاد نوينی بخشيد. ديويد ونيستون می نويسد:

’’ بايد گفت كه تمثيل‌گرايی رواقي و نو افلاطونی در بردارنده شناخت مراحل مختلف تأويل نبودند ولی فيلون نخستين نويسنده‌ای است كه میكوشد اعتبار سطوح برداشت ادبی و تمثيلی از اثر را در كنار يكديگر حفظ كند. برداشت فلسفی فيلون از سفر پيدايش، آفرينش را همزمان و مراحل آن در سفر پيدايش را به معناي نظم منطقی طراحي خدا مي‌داند، فيلون ديدگاه‌های افلاطون از جمله مثل را با همان اصطلاح‌هاي افلاطونی وارد انديشه يهود كرد. بنا به ديدگاه او خدا ابتدا نقشه جهانی را كه مي‌خواست مجسم كرد و سپس از روي آن جهانی ساخت كه به كمك عقل يا لوگوس قابل ادراك بود، سپس جهانی ديگر كه با حواس پنج گانه به ادراك حسی در مي‌آيد.

فيلون روح انسان را بخشی از لوگوس و بنابراين نامي را مي‌داند. جسم روح به بند كشيده و با مرگ مجسم، روح به زندگی خاص خود باز می گردد. سكونت روح در جسم گونه ای تبعيد است.

 

تمثیل گرایی یونانی

ديويد وينستون در تاريخ فلسفه يهود فيلون را پيرو مكتب رواقيون فلسفه يونان در زمينه تفسير تمثيلی مي داند. تمثيل گرايی يونانی در قرن ششم پيش از ميلاد با نوشته‌های ديوژن يونانی آغاز شد. ديوژن كوشيده بود كه از هومر در برابر مخالفانش دفاع كند و جنگ‌های خدايان هومر را چونان آشتی ناپذيری عناصر متضادی چون خشك و تر، داغ و يخ، سبك و سنگين تفسير كند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *