تاریخ امروز۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
Chicago school

مکتب شیکاگو

مکتب شیکاگو ؛ مدرسه ایی برای جامعه شناسی و اصلاحات اجتماعی

مکتب شیکاگو ؛ مکتبی جامعه شناختی و دارای ویژگی های مشخص و البته گوناگونی بود. یکی از ویژگی های این مکتب ارتباط قوی این مکتب و اعضاء آن با مذهب بود. تا جایی که برخی از اعضای این مکتب خودشان کشیش و برخی دیگر کشیش زاده بودند.

 

عقیدۀ اعضاء

اعضاء این مکتب بر این اعتقاد بودند که جامعه شناسی باید به اصلاحات اجتماعی علاقمند باشد، همراه با این اعتقاد که باید وجهۀ علمی نیز داشته باشد. جامعه شناسی علمی با هدف بهبود اجتماعی می بایست در شهر رو به رشد شیکاگو اعمال گردد که در معرض هجوم پیامدهای مثبت و منفی شهرگرایی و صنعتی شدن قرار گرفته بود.

 

تشکیل مکتب

این مکتب را می توان مجموعه‌ای از تلاش‌ های نظری و جامعه ‌شناختی گروهی از جامعه ‌شناسان دانشگاه شیکاگو در فاصله بین دو جنگ جهانی است که یکی از مهم‌ ترین شاخه‌ های جامعه ‌شناسی و جرم‌ شناسی آمریکا را شکل داد دانست. پیش از آن گروه جامعه ‌شناسی دانشگاه شیکاگو در سال ۱۸۹۲ توسط البیون اسمال پایه‌گذاری شده بود.
برای اولین بار این مکتب به عنوان مرکز تفکر جامعه ‌شناختی پیشرفته بین سال‌ های ۱۹۱۵ تا ۱۹۳۵، هنگامی که کار آنها اولین مجموعه اصلی پژوهش‌ هایی بود که در جامعه ‌شناسی شهری تخصص یافتند، شهرت بین‌ المللی پیدا کرد. پژوهش‌ های اعضاء این مکتب در مورد محیط شهری شیکاگو در ترکیب نظریه و کارهای میدانی مردم ‌نگاری نیز تأثیرگذار  بود.

برخی از اعضاء برجسته

شخصیت های برجسته این مکتب عبارت از؛ چارز هورتن کولی ، رابرت پارک و جرج هربرت مید بودند. همچنین جین آدامز، فعال، دانشمند علوم اجتماعی و برنده جایزه صلح نوبل نیز با برخی از اعضای مکتب روابط نزدیک برقرار کرد و حفظ کرد همچنین این مکتب از دانشمند آلمانی گئورگ زیمل نیز بهره برده‌ است. جورج زیمل  جامعه‌شناس آلمانی با گرایش نوکانتی بود که از پیش‌گامان جامعه ‌شناسی معاصر به ‌شمار می‌رود. وی بنیانگذار مکتب جامعه ‌شناسی صوری بود و باور داشت باید امور اجتماعی را جدای از محتوا بررسی کرد و به فرم ‌های امور اجتماعی اهمیت می‌دهد.

 

مکتب شیکاگو دوم

پس از جنگ جهانی دوم، «مکتب شیکاگو دوم» به وجود آمد، اعضای آن تعامل نمادین را با روش‌های پژوهش میدانی که امروزه به عنوان قوم‌نگاری مشهور است ترکیب کردند تا مجموعه جدیدی از کار را ایجاد کنند.

نویسندگان برجسته از مکتب دوم شیکاگو عبارتند از: هوارد اس. بکر، ریچارد کلوارد، اروینگ گافمن، دیوید ماتزا، رابرت مرتون، لوید اوهلین و فرانسیس فاکس پیون.

شهر شیکاگو شهری شلوغ و مهاجرپذیر و در نتیجه دارای تنوع فرهنگی بود که دچار مسائلی چون فساد و جنایت شده بود، علاوه بر آن جامعه‌شناسان شیکاگو علاقه داشتند، بدانند چگونه مهاجران هنگامی که وارد شهر و جامعه‌ای با فرهنگ متفاوت می‌شوند، جایگاه خود را پیدا می‌کنند.

تمام این مسائل در کنار هم به شکل گیری و برجسته شدن این مکتب یا چیزی که بعدها به مکتب شیکاگو دوم مشهور شد کمک کرد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *