تاریخ امروز۱ آذر ۱۴۰۳
نظریه ساعت زیستی

نظریه ساعت زیستی

نظریه ساعت زیستی

نظریه ساعت زیستی ؛ از زمان پرداخته شدن فرضیه این تاکنون کارهای زیادی در خصوص ساعت زیستی انجام شده است. اکنون می‏دانیم که ساعت زیستی یک سامانه زمان سنجی درونی است که سوخت و ساز را در تمام اشکال حیات تنظیم می‏کند. برخی از کارکردهای گیاهان با نور خورشید تنظیم نمی‏شود، بلکه ساز و کاری در درون گیاهان آنها را نظم می‏بخشند.

نظریه ساعت زیستی

نقش یاخته ­های فیزیولوژیکی در نظریه ساعت زیستی

مشاهده شده است که صدها نقش یاخته‏ای، فیزیولوژیکی و رفتاری از چرخه ۲۴ ساعته در وجود آدمی پیروی می‏کند. به همین دلیل ساعت زیستی را نواخت شبانه روزی (circadian rhythm) نیز می‏نامند. نواخت شبانه روزی با مفهوم عامیانه و شبه علمی بیوریتم ربطی ندارد. دمای بدن نمونه خوبی از نواخت شبانه روزی است. دمای متعارف بدن ۳۷ درجه سانتی گراد است، ولی دمای بدن اشخاص سالم در طی ۲۴ ساعت ۵/۳۵ تا ۵/۳۸ درجه سانتی‏گراد است. در اولین ساعات صبح دمای بدن در کمترین حد خود است و در بعد از ظهر و اوایل عصر به بالاترین حد می‏رسد.

اختلال پرواز و نقش نظریه ساعت زیستی

خستگی پرواز یا خستگی ناشی از اختلاف ساعت (Jet lag) و مشکلات بهداشتی ناشی از کار در نوبت‏های چرخشی شغلی بیشتر ناشی از مبارزه بدن با نواخت شبانه‏روزی است، همان ساعت حساس به نور که چرخۀ خواب را تنظیم می‏کند. ساعت‏های معیوب می‏توانند سبب افسردگی و اختلال در خواب شوند.

مدت نواخت شبانه‏روزی به ندرت دقیقاً ۲۴ ساعت است، ولی بین ۲۳ و ۲۵ ساعت تغییر می‏کند. چرخه خواب ـ بیداری درونی انسان حدود ۲۵ ساعت است. به علت چرخه خواب ـ بیداری ۲۵ ساعتی، انسان‏ها ساعت خواب را پیوسته روزی یک ساعت جلو می‏کشند تا آن را با برنامه ۲۴ ساعته زمین تطابق دهند. اما وقتی انسان‏ها دوره کاری خود را تغییر می‏دهند، تغییر در چرخه خواب ـ بیداری بسیار چشم‏گیر است. کل سامانه همزمانی خودش را از دست می‏دهد و چرخه ۲۴ ساعتی را به جلو می‏کشد تا اینکه دوباره به نظم درآید.

همین بی‏همزمانی است که علت خستگی پرواز به شمار می‏آید زیرا چرخه ۲۴ ساعته خواب ـ بیداری به طور طبیعی سعی دارد خواب را به تأخیر اندازد، زیرا تطابق با برنامه کاری که ایجاب می‏کند تا دیرتر از حد معمول بیدار باشیم ـ که یک چرخش به جلو است ـ تا حدودی آسان‏تر است.

نظریه ساعت زیستی و سازگاری با محیط

ساعت زیستی موجودات را قادر می‏سازد تا با محیط خود سازگار شوند. بدون آن بقای آن‏ها در محیطی متخاصم میسر نخواهد بود. از آنجایی که تمام صورت‏های حیات دارای ساعت زیستی‏اند و برخورداری این ساعت برای آن‏ها مزیتی است، احتمال می‏رود که در طی تکامل ایجاد شده باشد. مثلاً، در مهره داران ساعت زیستی بیش از ۲۴۰ میلیون سال پیش از این ایجاد شده است.

اگر ما واقعاً یک ساعت زیستی در وجود ماست، پس در کجا قرار دارد؟ در پستانداران، از جمله انسان، این ساعت در هیپوتالاموس مغز در تعداد کمی از یاخته‏ها به نام هسته سوپراکیاسماتیک (SCN) قرار دارد. هسته سوپراکیاسماتیک نزدیک عصب بینایی قرار دارد و به طور مستقیم به چشم‏ها متصل است. هسته سوپراکیاسماتیک در بافت‏های دیگر بدن هم کشف شده است.

نظریه ساعت زیستی و هسته سوپراکیاسماتیک

هسته سوپراکیاسماتیک فقط بخشی از محور شبانه روزی است؛ دو جزء دیگر آن غده صنوبری  (Pineal Gland)که در تاریکی هورمون ملاتونین را تولید می‏کند) و شبکیه چشم است. در بعضی افراد ترشح زیاد ملاتونین در طی شب‏های تاریک و طولانی و روزهای (تاریک) زمستان می‏تواند حالتی به نام اختلال عاطفی فصلی یا غم‏ زمستانی ایجاد کند. این حالت افسردگی را می‏توان با مجاورت با نور روشن مناسب درمان کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *