نظریه ساعت زیستی
نظریه ساعت زیستی ؛ از زمان پرداخته شدن فرضیه این تاکنون کارهای زیادی در خصوص ساعت زیستی انجام شده است. اکنون میدانیم که ساعت زیستی یک سامانه زمان سنجی درونی است که سوخت و ساز را در تمام اشکال حیات تنظیم میکند. برخی از کارکردهای گیاهان با نور خورشید تنظیم نمیشود، بلکه ساز و کاری در درون گیاهان آنها را نظم میبخشند.
نقش یاخته های فیزیولوژیکی در نظریه ساعت زیستی
مشاهده شده است که صدها نقش یاختهای، فیزیولوژیکی و رفتاری از چرخه ۲۴ ساعته در وجود آدمی پیروی میکند. به همین دلیل ساعت زیستی را نواخت شبانه روزی (circadian rhythm) نیز مینامند. نواخت شبانه روزی با مفهوم عامیانه و شبه علمی بیوریتم ربطی ندارد. دمای بدن نمونه خوبی از نواخت شبانه روزی است. دمای متعارف بدن ۳۷ درجه سانتی گراد است، ولی دمای بدن اشخاص سالم در طی ۲۴ ساعت ۵/۳۵ تا ۵/۳۸ درجه سانتیگراد است. در اولین ساعات صبح دمای بدن در کمترین حد خود است و در بعد از ظهر و اوایل عصر به بالاترین حد میرسد.
اختلال پرواز و نقش نظریه ساعت زیستی
خستگی پرواز یا خستگی ناشی از اختلاف ساعت (Jet lag) و مشکلات بهداشتی ناشی از کار در نوبتهای چرخشی شغلی بیشتر ناشی از مبارزه بدن با نواخت شبانهروزی است، همان ساعت حساس به نور که چرخۀ خواب را تنظیم میکند. ساعتهای معیوب میتوانند سبب افسردگی و اختلال در خواب شوند.
مدت نواخت شبانهروزی به ندرت دقیقاً ۲۴ ساعت است، ولی بین ۲۳ و ۲۵ ساعت تغییر میکند. چرخه خواب ـ بیداری درونی انسان حدود ۲۵ ساعت است. به علت چرخه خواب ـ بیداری ۲۵ ساعتی، انسانها ساعت خواب را پیوسته روزی یک ساعت جلو میکشند تا آن را با برنامه ۲۴ ساعته زمین تطابق دهند. اما وقتی انسانها دوره کاری خود را تغییر میدهند، تغییر در چرخه خواب ـ بیداری بسیار چشمگیر است. کل سامانه همزمانی خودش را از دست میدهد و چرخه ۲۴ ساعتی را به جلو میکشد تا اینکه دوباره به نظم درآید.
همین بیهمزمانی است که علت خستگی پرواز به شمار میآید زیرا چرخه ۲۴ ساعته خواب ـ بیداری به طور طبیعی سعی دارد خواب را به تأخیر اندازد، زیرا تطابق با برنامه کاری که ایجاب میکند تا دیرتر از حد معمول بیدار باشیم ـ که یک چرخش به جلو است ـ تا حدودی آسانتر است.
نظریه ساعت زیستی و سازگاری با محیط
ساعت زیستی موجودات را قادر میسازد تا با محیط خود سازگار شوند. بدون آن بقای آنها در محیطی متخاصم میسر نخواهد بود. از آنجایی که تمام صورتهای حیات دارای ساعت زیستیاند و برخورداری این ساعت برای آنها مزیتی است، احتمال میرود که در طی تکامل ایجاد شده باشد. مثلاً، در مهره داران ساعت زیستی بیش از ۲۴۰ میلیون سال پیش از این ایجاد شده است.
اگر ما واقعاً یک ساعت زیستی در وجود ماست، پس در کجا قرار دارد؟ در پستانداران، از جمله انسان، این ساعت در هیپوتالاموس مغز در تعداد کمی از یاختهها به نام هسته سوپراکیاسماتیک (SCN) قرار دارد. هسته سوپراکیاسماتیک نزدیک عصب بینایی قرار دارد و به طور مستقیم به چشمها متصل است. هسته سوپراکیاسماتیک در بافتهای دیگر بدن هم کشف شده است.
نظریه ساعت زیستی و هسته سوپراکیاسماتیک
هسته سوپراکیاسماتیک فقط بخشی از محور شبانه روزی است؛ دو جزء دیگر آن غده صنوبری (Pineal Gland)که در تاریکی هورمون ملاتونین را تولید میکند) و شبکیه چشم است. در بعضی افراد ترشح زیاد ملاتونین در طی شبهای تاریک و طولانی و روزهای (تاریک) زمستان میتواند حالتی به نام اختلال عاطفی فصلی یا غم زمستانی ایجاد کند. این حالت افسردگی را میتوان با مجاورت با نور روشن مناسب درمان کرد.
دیدگاهتان را بنویسید