واکنشی به نظریه برخورد تمدنها
نظریه گفتگوی تمدنها در فرم کنونی اولین بار توسط محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، مطرح شد. او در اصل ایده گفتگو میان ملل را به عنوان واکنشی به نظریه جنگ تمدنهای ساموئل هانتینگتون مطرح ساخت. عبارت گفتگوی تمدنها بعد از اینکه سازمان ملل متحد در بیانیهای، سال ۲۰۰۱ را سال گفتگوی تمدنها نام نهاد مشهور شد.
نظریه گفتگوی تمدنها و تفاوت آن با نظریه رقیب
نظريه گفتگو مبتني بر برابري (گفتگو از موضع برابر) ميباشد در حالي كه نظريه رقيب، مبتني بر تبعيض و نابرابري. بر اساس نظريه گفتگو، تنوع فرهنگي، زمينهسازي همكاري ميباشد كه همين امر زمينهساز دوستي و همبسگي ميان گروههاي متعدد ميباشد و راهي براي تجميع گروههاي متكثر در يك واحد است در حالي كه در نظريه رقيب تنوع فرهنگي و تمدني علت و باني تصادم و نزاع تلقي ميشود كه اين مسئله موجب، دشمني و سلطه و جنگ ميشود. در گفتگو به زمينههاي مشترك نظر ميشود و مستلزم تحمل و مشاوره ميباشد در حالي كه در نظريه رقيب تاكيد بر خطوط تمايز، مستلزم خشونت و تهديد است.
نظریه گفتگوی تمدنها و محمد خاتمی
گفتگوی تمدنها نظریهای در زمینه روابط بینالملل است. این نظریه در فرم کنونی اولین بار توسط محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، مطرح شد. او در اصل ایده گفتگو میان تمدنها را به عنوان واکنشی به نظریه جنگ تمدنهای ساموئل هانتینگتون مطرح ساخت. عبارت گفتگوی تمدنها بعد از اینکه سازمان ملل متحد در بیانیهای سال ۲۰۰۱ را سال گفتگوی تمدنها نام نهاد مشهور شد.
نظریههایی در باب آینده جهان
پس از فروپاشي شوروي و پايان جنگ سرد، نظريههاي مختلفي از جانب نظريه پردازان جهان در باب چگونگي شكلگيري و پويايي نظم آينده جهان عرضه شد. نظريه پايان تاريخ فوكوياما، و برخورد تمدنهاي ساموئل هانتيگتون، نمونههايي بارز از اين گونه نظريهپردازيها بوده كه در جهان غرب به دنيا عرضه شد. با صرف نظر از پرداختن به نظريه پايان تاريخ، به ايده برخورد تمدنهاي هانتيگتون و نظريه گفتگوي تمدنها خواهيم پرداخت. در مقابل نظريه برخورد تمدنهاي ساموئل هانتيگتون، نظريهاي از سوي سيد محمد خاتمي مبني بر گفتگوي تمدنها در سطح جهاني مطرح شد.
مطرح شدن ايده گفتگوي تمدنها در مقابل انديشه جنجال برانگيز برخورد تمدنهاي ساموئل هانتيگتون، از سوي جمهوري اسلامي و پذيرش آن بدون هيچگونه جنگ و درگيري، در سطح جهاني و نامگذاري سال ۲۰۰۱ به نام سال گفتگوي تمدنها را مي توان نشاني از سيال بودن نظام بين الملل دانست. برخلاف تحليل عميقي كه هانتيگتون در مقالات متعدد خود از نظم آينده جهان ارائه كرده بود، طرح پيشنهادي ايران در حد اجمالي يك دكترين سياسي باقي ماند. اما علي رغم اين تمايز و اختلاف فاحش، دو عبارت جنگ و گفتگوي تمدنها حاكي از دو قرائت شديدا متضاد از واقعيت خارجي مي باشد.
چه زمانی نظریه گفتگوی تمدنها محقق میشود؟
تئوري گفتگوي تمدنها زماني محقق مي شود كه جامعه جهاني بپذيرد كه انسان معاصر با بحرانهاي مشترك و مشكلات واحد روبروست و خطوط گسل برخلاف آنچه هانتيگتون به تصوير مي كشد نه ميان مذاهب و تمدنها بلكه ميان عدالت و ظلم، اعتدال و افراطيگري، آزادي و بردگي و بين مسالمت و خشونت مي باشد. چنين نگرشي نسبت به دنيا و هستي كمك شاياني در تحقق اين ايده مي كند.
لوازم و پيش شرط های تحقق گفتگوی تمدنها
از ديگر لوازم و پيش شرط هاي تحقق گفتگوي تمدنها، رفتن به سمت نهادينه شدن فرهنگ تعامل و گفتگو در درون تمدن ها مي باشد كه تحقيقا بدون تحمل عقايد و آراء ديگران امكان پذير نمي باشد. مادامي كه يك ملت ياد نگرفته باشند كه با گفتگو مسائل خود را در صحنه داخلي حل كنند، طبيعتا در صحنه خارجي نيز با مشكل روبرو هستند.
از ديگر لوازم مي توان به نبود يك قدرت فائقه در صحنه اشاره كرد. مادامي كه قدرت هاي بزرگ در صدد سلطه جويي و بهره برداري از كشورهاي ضعيف هستند و خواهان تحميل عقايد خود بر آنها باشند، گفتگويي صورت نخواهد گرفت. به همين خاطر وجود يك نظم هژمونيك مانعي براي گفتگوي تمدنها به حساب مي آيد.
مبانی نظری گفتگوی تمدنها و برخورد تمدنها
مباني نظري گفتگوي تمدنها و برخورد تمدنها: نظريه گفتگو مبتني بر برابري (گفتگو از موضع برابر) مي باشد در حالي كه نظريه رقيب، مبتني بر تبعيض و نابرابري. بر اساس نظريه گفتگو، تنوع فرهنگي، زمينه سازي همكاري مي باشد كه همين امر زمينه ساز دوستي و همبسگي ميان گروههاي متعدد مي باشد و راهي براي تجميع گروههاي متكثر در يك واحد است در حالي كه در نظريه رقيب تنوع فرهنگي و تمدني علت و باني تصادم و نزاع تلقي مي شود كه اين مسئله موجب، دشمني و سلطه و جنگ مي شود. در گفتگو به زمينه هاي مشترك نظر مي شود و مستلزم تحمل و مشاوره مي باشد در حالي كه در نظريه رقيب تاكيد بر خطوط تمايز، مستلزم خشونت و تهديد است.
دیدگاهتان را بنویسید