تسلا ، مخترع، شجاع و جاه طلب
تسلا ، مخترع، شجاع و جاه طلب ؛ فیلمی است که در خصوص زندگی نیکولا تسلا دانشمند تأثیرگذار در قرن ما ساخته شده است. در فیلم میبینیم که تسلا به عنوان یک پسر جوان وقتی گربهاش را نوازش میکرد الکتریسیته ساکن را دید و این الهامی شد برای اختراعات بعدی او…
تسلا که متولد و بزرگ شده در امپراتوری اتریش بود، در اوایل ۱۸۷۰، بدون دریافت مدرک تحصیلی، در رشته مهندسی و فیزیک تحصیل کرد و سپس و در دههی ۱۸۸۰ با کار در شرکتهای مربوط به فناوریهای از راه دور تجربیات مفیدی در علوم الکتریسیته و مهندسی برق بدست آورد. وی در سال ۱۸۸۴ به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده و شهروند آمریکا شد.
او، پیش از فعالیتهای مستقل خود، مدت کوتاهی را در نیویورک در شرکت توماس ادیسون مشغول به کار شد. سپس با کمک حامیان مالی و تبلیغاتی خود، فعالیت مستقل خود را آغاز و با احداث آزمایشگاهها و کارخانههایی در شهر نیویورک، به توسعه محصولات الکتریکی و مکانیکی مختلفی روی آورد. جرج وستینگهاوس، که نیکولا تسلا برای مدت کوتاهی مشاورش بود، حق امتیاز موتور القایی و ترانسفورماتور را که از اختراعات ثبتشده تسلا بودند، خرید.
فعالیتهای تسلا در سالهای آغازین بهرهگیری از انرژی الکتریکی، به واردشدن او در اختلاف بر سر انتخاب جریان متناوب یا مستقیم به عنوان استاندارد انتقال توان الکتریکی انجامید. از این اختلاف به نام جنگ جریانها یاد میشود. جریان متناوب تسلا، جریان مستقیم ادیسون را شکست داد و دلیل آن هم ترانسفورماتورها (مبدلهای ولتاژ) بودند؛ جریان متناوب، امکان تبدیل ولتاژهای مختلف به هم را فراهم میکند و این، برگ برنده جریان متناوب بود.
تسلا در تلاش برای اختراع
در تلاش برای ایجاد اختراعاتی که بتوان از آن برای ثبت اختراع استفاده و به بازار عرضه کند، تسلا طیف وسیعی از آزمایشها را با نوسانگرهای مکانیکی / ژنراتورها، لامپهای تخلیه الکتریکی انجام داد. حتی تسلا تصویربرداری اولیه با اشعه ایکس را انجام داد. او همچنین یک قایق با کنترل از راه دور ساخت. تسلا به عنوان یک مخترع مشهور شد و دستاوردهایش را در آزمایشگاه خود به افراد مشهور و مراجع ثروتمند نشان داد و ایدهها و اختراعات او نقل محافل شد.
در طول دهه ۱۸۹۰، تسلا ایدههای خود را برای روشنایی بیسیم و توزیع برق بیسیم در سراسر جهان، طی آزمایشهای ولتاژ و فرکانس بالا در نیویورک و کلرادو اسپرینگز دنبال کرد. در سال ۱۸۹۳، درباره احتمال ارتباط بیسیم با دستگاههای خود اظهاراتی را بیان کرد. تسلا سعی کرد تا این ایدهها را در پروژه ناتمام خود به نام برج واردن کلیف، برای ارتباط بیسیم بینقاره ای و فرستنده برق بکار گیرد، اما قبل از این که بتواند آن را تکمیل کند، به علت ته کشیدن بودجه پروژه را رها کرد. پس از پروژه برج واردنکلیف، تسلا در دهههای ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ مجموعهای از اختراعات مختلف را با موفقیت آزمایش کرد.
تسلا پس از این که بیشتر ثروت خود برای تحقیقات، آزمایشها و اختراعاتش صرف کرد، در فقر و انزوا در هتلهای ارزانقیمت نیویورک زندگی میکرد و قادر به پرداختن صورت حسابهای خود نبود. نیکولا تسلا در ژانویه سال ۱۹۴۳ در نیویورک درگذشت و با مرگش کارهای او به مرور به دست فراموشی سپرده شد. پس از مرگ تسلا نه تنها نام او بلکه اختراعات، طرحها و ایدههای او رو به فراموشی بود تا این که در سال ۱۹۶۰ در کنفرانس عمومی اوزان و مقیاسها به پاس خدماتش، یکای چگالی شار مغناطیسی در سیستم SI، به نام تسلا نامگذاری شد.
بیوگرافی نیکولا تسلا
نیکولا تسلا در دهم ژوئیه ۱۸۵۶ در روستای سمیلجان، امپراتوری اتریش زاده شد. پدر او، میلوتین تسلا،کشیش ارتدکس بود. مادر تسلا، دوکا تسلا که پدر او نیز کشیش ارتدوکس بود، در ساخت لوازم خانگی، تجهیزات مکانیکی و به خاطر سپردن اشعار حماسی صربی استعداد داشت و مخترع خوبی بود. نیکولا مدرک دانشگاهی نگرفت، اما فیزیک میدانست. تسلا حافظه و تواناییهای خلاقانه خود را مدیون صفات ژنتیکی خود و رفتارهای مادرش میدانست. اجداد تسلا از غرب صربستان، در نزدیکی مونتهنگرو آمده بودند.
نیکولا چهارمین از پنج فرزند بود. او دارای سه خواهر به نامهای میلکا، آنجلینا و ماریکا و یک برادر بزرگتر به نام دن بود که وقتی که نیکولا پنج سال داشت در سانحه سوارکاری کشته شد در سال ۱۸۶۱، تسلا تحصیل در دبستان سمیلجان را شروع کرد و در آنجا به تحصیل آلمانی، ریاضی و دینی پرداخت. در سال ۱۸۶۲، خانواده تسلا به نزدیکی گسپیچ نقل مکان کردند، جایی که پدر تسلا به عنوان کشیش مشغول به کار بود. نیکولا دوره دبستان را به پایان رساند و پس از آن در سال ۱۸۷۰ برای تحصیل در دبیرستان به کارلواتس نقل مکان کرد.
تسلا در ۸۱ سالگی و در یکی از نیمه شبهای پاییز سال ۱۹۳۷، محل اقامت خود هتل نیویورکر را ترک کرد تا پیادهروی روزانه خود به کلیسای جامع و کتابخانه و غذا دادن به کبوترها را انجام دهد. چند بلوک دورتر از هتل هنگام عبور از خیابان، تسلا متوجه عبور یک تاکسی از کنار خود و اجتناب از برخورد نشده و به زمین افتاد. کمر او به شدت آسیب دید و در این حادثه سه دنده او شکست.
میزان کامل جراحات وی هرگز مشخص نشد. تسلا از مشورت با پزشک یا پذیرفتن پزشک بر بالین خود خودداری کرد، عادتی که تقریباً در تمام طول عمرش ترک نکرد، به همین دلیل هرگز پس از این سانحه بهطور کامل بهبود نیافت.
دیدگاهتان را بنویسید