خرد گرایی در علوم انسانی
خرد گرایی در علوم انسانی؛ راسیونالیسم، عقل گرایی، عقلانیت گرایی؛ گرایش به این که عقل بر همه چیز برتری دارد و باید بر اساس آن منافع را به حداکثر و هزینه ها را به حداقل رساند. این تفکر در قرن شانزدهم رایج شد. قبل از آن در خصوص فلاسفه و برخی حکمای متافیزیک بکار می رفت که در استدلال عقلی بجای مشاهدات تجربی بدنبال حقیقت بودند .
خرد گرایی یا به عبارتی دیگر عقلانیت گرایی به اشخاصی اشاره دارد که بر اساس اصول مکتب عمل گرایی برای عقاید مذهبی توجیه عقلانی ارائه میدهند.ایدۀ عقلانیتِ بهینه از سوی نظریهپردازانی همچون هربرت الکساندر سیمون آمریکایی (متولد ۱۹۱۶) برنده جایزه نوبل اقتصاد ۱۹۸۷ مورد انتقاد قرار گرفت.
او ایدۀ عقلانیت محدود را به عنوان جایگزین عقلانیت بهینه ارائه داد. به اعتقاد وی، سیاستگذاران بندرت در پی دستیابی به راهحلهای بهینه هستند. آنها همۀ راههای ممکن را مورد توجه قرار نمیدهند بلکه در پی راهکاری هستند که برای اهداف فعلی مناسب است. سیمون این شیوه را قانعسازی نامید و آن را از ایدۀ بیشینهسازی معقولتر دانست .
خردگرایی همچنین در صنعت به روشهایی اطلاق میشود که به افزایش تولید با کاهش هزینهها و افزایش درآمدها منجر میگردد . در آثار ماکس وبر (۱۸۶۴-۱۹۲۰) جامعهشناس آلمانی، چهار نوع خردگرایی یا عقلانیت قابل تشخیص است :
- خردگرایی عملی: هر شیوۀ زندگی که فعالیتهای دنیوی را در ارتباط با علایق، عملی و با محوریتِ خودگرایانه بسنجد؛
- خردگرایی نظری: تلاشی آگاهانه برای احاطه بر واقعیت از طریق مفاهیم روزافزون انتزاعی نظیر قیاس، استقرا، و علیت است نه از طریق کنش
- خردگرایی محتوایی: انتخاب ابزارها و اهداف مناسب و سازگار است؛
- خردگرایی صوری: حسابگری ابزاری –اهدافی میباشد که در ارتباط با اصول و قواعدی به وقوع میپیوندد که در سطح جهانی کاربرد دارد.
انواعِ خردگرایی
انواع خردگرایی یا عقلانیت، سیری تمدنی دارند و در عصر خود بدنبال قدرت و برتری بودهاند و تنها عقلانیت صوری با ظهور فرآیند صنعتی شدن در غرب بوجود آمده است.
قوانین و مقرراتی که در سطحی جهانی استفاده میشوند و از ویژگیهای عقلانیت صوری در غرب هستند، به طور اخص در نهادهای اقتصادی، قانونی و عملی و همچنین شکل دیوانسالارانۀ حکومت دیده میشوند. تشابه این چهار نوع عقلانیت در آن است که همۀ آنها شامل فرآیندهای ذهنی هستند که میخواهند از طریق عدم بیان جزء به جزء ادراکات ذهن و انتظام آنها در قالب قوانین قابل فهم و معنادار، واقعیت را به اختیار خود در آورند.
برخی چهرههای تأثیرگذار در خردگرایی مورد اشاره در علوم انسانی
سن توماس آکویناس (۱۲۲۵-۱۲۷۴) فیلسوف ایتالیایی، رنه دکارت (۱۶۵۰-۱۵۹۶)، باروخ اسپینوزا (۱۶۳۲-۱۶۷۷) فیلسوف هندی، گوتفرید ویلهلم فن لایب نیتس (۱۶۴۶-۱۷۱۶) فیلسوف و ریاضیدان آلمانی، دنی دیدرو (۱۷۱۳-۱۷۸۴) فیلسوف و ادیب فرانسوی، امانوئل کانت (۱۷۲۴-۱۸۰۴) فیلسوف آلمانی، یوهان گوتلیب فیشته (۱۷۶۲-۱۸۱۴) فیلسوف آلمانی، فریدریش ویلهلم ژوزف شلینگ (۱۷۷۵-۱۸۵۴) فیلسوف آلمانی و کارل رایموند پوپر (۱۹۰۲-۱۹۹۴) فیلسوف و جامعهشناس اتریشی خِرَدگرا بودند. درمقابل احساسگرایی، تجربهگرایی، تقلیدگرایی، خِرَد ستیزگرایی، دنبالهگرایی و مهملگرایی است.
دیدگاهتان را بنویسید