تاریخ امروز۱ آذر ۱۴۰۳

بخش پانزدهم ایسمولوژی؛ از لنینیسم تا لیبرالیسم

بخش پانزدهم ایسمولوژی؛ از لنینیسم تا لیبرالیسم

بخش پانزدهم  ایسمولوژی ؛ از لنینیسم  تا لیبرالیسم ؛ بخش پانزدهم ایسمولوژی را اختصاص داده‌­ایم به برخی از مکاتب و جنبش­های اجتماعی فراگیر در قرن گذشته.  در این بخش از مجموعه مقالات ایسمولوژی ما از لنینیسم آغاز کرده‌ایم و با پرداختن به مکتب لیبرالیسم مقاله را به پایان برده‌ایم.

لنینیسم Leninism لنین‌گرایی:

لنینیسم ؛ طرفداری از سیاست ها و روش های حکومتی ولادیمیر ایلیچ اولیانوف لنین (۱۹۲۴-۱۸۷۰) صاحب نظر در فلسفۀ ماتریالیسم دیالکتیک (جدلی)، بنیانگذار حزب بُلِشویک، رهبر انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار و رهبر شوروی در سال های ۱۹۲۴-۱۹۱۷٫

بر اساس تفکرات وی و پیروانش، پرولتاریا (طبقه کارگر) باید رهبری انقلاب کارگری را در اختیار گیرند. به نظر او، کارگران فقط نظریات اصلاح گرایانه ای ارائه می دهند که هدف آن پیدایش بهبودهای اندک در سرنوشت پرولتاریا در چارچوب نظام سرمایه داری است نه سرنگونی آن. لنین وجود حزب سوسیالیست انقلابی به رهبری روشنفکران مارکسیست را ضروری می دانست تا پرولتاریا را به آگاهی طبقاتی و انقلابی برساند.

وی در نظریات خود بین انقلاب سوسیالیتی و انقلاب ناسیونالیستی ارتباط برقرار کرد و اذعان داشت نخستین سکوی پرش کشورهای عقب مانده برای دستیابی به جامعه ای سوسیالیستی، وقوع انقلابی ناسونالیستی است. لنین بهترین راه اضحلال سلطۀ دولت های کاپیتالیستی را استفاده از وسایل نظامی و تروریستی می دانست و برای این کار به تشکیل حزبی مخفی از انقلابیون پیشرو و حرفه ای اعتقاد داشت که هدف آن حمله به دستگاه های سیاسی کاپیتالیسم از راه نظامی بود.

لیبرالیسم  Liberalism

آزادگرایی، آزادیخواهی گرایی؛ طرفداری از مکتبی که خواهان کاهش کنترل و دخالت دولت در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. رویکردی در فلسفه سیاسی که در درجه اول به آزادی فردی تأکید بر فردگرایی در درون جامعه توجه دارد. آغاز این نهضت به قرن هیجدهم باز می‌گردد. لیبرالیسم‌ها نخستین مبارزه در این جهت را مبارزه بارون‌ها علیه پادشاه انگلیس می‌دانستند که به انتشار منشور بزرگ منجر گردید. از نظر فکری، آنان از اندیشۀ جان لاک (۱۷۰۴-۱۶۳۲) فیلسوف انگلیسی متأثر بودند که براساس آن، سلطنت امنیت دولتی را جایگزین امنیت فردی ساخت.

پیدایش کشورهای مشترک الفنافع و امپراطوری بریتانیای کبیر، برداشت انگلیسی آن را به اکثرا نقاط جهان گسترش داد. به تدریج این نظریه آگاهانه به اجرا درآمد با اوضاع و احوال محلی منطبق گردید. آزادی، هسته اصلی لیبرالیسم است که عامل مهم و نیرومندی در تاریخ قرون جدید می باشد و با میدان وسیعی از آزادی فردی، فکری و دینی تا اقتصادی و بازرگانی را در برمی گیرد.

در مذهب پروتستان، لیبرالیسم بدین معناست که مسحیت چیزی فراتر از مجموعه عقاید و آیین های مذهبی می باشد که توسط کلیساها به مسیحیان تحمیل شده است؛ درواقع مسحیت پرورش معنوی و فردی روح انسان است. لیبرالیسم به اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و جدید تقسیم می شود. پیامدهای لیبرالیسم اقتصادی از نظر داخلی آن است که حکومت وظایف و نقش‌های خود را درون جامعه به حداقل برساند. لیبرالیسم از دیدگاه سیاسی نوعی آزادی را تداعی می‌کند که فرد و گروه به عنوان بالاترین هنجارها در روابط اجتماعی و سازمان‌های سیاسی مطرح می‌باشند.

لیبرالیسم در دولت و امور سیاسی رابطه محکمی با کاپیتالیسم و سیاست موازنۀ بازرگانی دارد. به تدریج قدرت و شأن اجتماعی بی‌پایه و اساس پادشاهان و کلیساها جای خود را به طبقۀ قدرتمند و خودساختۀ متفکران، دانشمندان و تاجرانی که معتقد بودند که رابطۀ داوطلبانۀ انسان‌ها و افراد مستقل با دولت و حکومت، قراردادی است نه براساس روابط خویشاوندی اما اگر لیبرالیسم به معنای تأکید بر آزادی‌های فردی باشد، لیبرالیسم و دموکراسی مکمل یکدیگر نخواهند بود، بخصوص در مواقعی که طبق قانون، حقوق و مقام هر شهروند کاملا تعریف شده باشد.

ایجاد خوشبینیِ افراطی و تخیلی به پیشرفت، طبیعت و فطرت از نقاط ضعف لیبرالیسم می‌باشد. از اصول آن عبارتند از: انزجار از استبدادگرایی و قدرت‌گرایی، تأکید بر آزادی بیان و عقاید، تأکید بر آزادی‌های فردگرایانه، تأکید بر برابری منافع ملی و بین‌المللی، تأکید بر دموکراسی‌گرایی، تأکید بر رژیم‌های حقوقی بین‌المللی برای حل اختلافات، تأکید بر کثرت‌گرایی، جایگزینی امنیت جمعی به جای دفاع شخصی، گسترش نهادهای دموکراتیک بین‌المللی. آدام اسمیت (۱۷۹۰-۱۷۲۳) اقتصاددان انگلیسی، امانوئل کانت (۱۸۰۴-۱۷۲۴) فیلسوف آلمانی، جرمی بنتام (۱۸۳۲-۱۷۴۸) فیلسوف انگلیسی، جان جیمز میل (۱۸۳۶-۱۷۷۳) فیلسوف، مورخ و اقتصاددان انگلیسی، جان استورات میل (۱۸۷۳-۱۸۰۶) فیلسوف و اقتصاددان انگلیسی، توماس هیل گرین (۱۸۸۲-۱۸۳۶) فیلسوف انگلیسی، لرد لیونل رابینز (۱۹۸۴-۱۸۹۸) اقتصاددان انگلیسی، ژان فرانسوا لیوتار (۱۹۹۸-۱۹۲۴) جامعه شناس فرانسوی، جان راولز (۲۰۰۲-۱۹۲۱) فیلسوف امریکایی و ریچارد رورتی (۲۰۰۷-۱۹۳۱) فیلسوف امریکایی از پیشگامان آن بودند و در مقابل دیکتاتورگرایی، رادیکالیسم، شرکت‌گرایی، فاشیسم، کمونیسم و نازیسم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *