نظریه اتمی دموکریتوس
نظریه اتمی دموکریتوس ؛ دِموکریت یا دِموکریتوس یا ذیمقراطیس بهمعنی «منتخبِ مردم» از آخرین فیلسوفان یونانی پیشا سقراطی بود. او مهمترین شرح و بسط دهنده افکار لئوکیپوس درباره اتمگرایی بود.
دموکریتوس در آبدرا در تراس یونان متولد شد. سال تولدش را از این جمله خود او که گفته «در هنگام کهنسالی آناکساگوراس، من جوان بودم.» حدفاصل ۴۳۰ تا ۴۶۰ پیش از میلاد حدس زدهاند.
دموکریتوس برای تحصیل دانش سفرهای بسیاری در سرزمینهای شرقی و جنوبی کرد. مورخان احتمال میدهند که مدتی را در مصر به سر برده باشد، و مسلم است که به ایران نیز سفر کرده بوده است. محققان و مستشرقین بسیاری او را شاگرد بلاواسطه اوستانوس که به فارسی هوشتانه نامیده میشود میدانند و معروف است نظریه تجزیه ناپذیری اتم را از استاد ایرانی اش آموخته است.
وی سپس به آبدرا بازگشت و با افکار لئوکیپوس آشنا شد. زمانی که مکتب اتمگرایی شهرت یافت، به آتن سفر کرد. از پروتاگوراس معاصر او، در آتن با شوق بسیار استقبال شده بود؛ امّا دموکریتوس میگوید که «من به آتن رفتم و هیچکس مرا نشناخت.»
در آتن مدتها به فلسفه دموکریتوس توجّهی نشد. برنت مینویسد: «روشن نیست که افلاطون از دموکریت اطّلاعی داشته باشد، لیکن ارسطو او را خوب میشناخت.» دیوگنس لائرتیوس مینویسد که افلاطون چنان از دموکریتوس بدش میآمده که میخواسته همه کتابهای او را بسوزاند.
دموکریتوس پیش از ارائه نظریه اتمی دموکریتوس
دموکریتوس در یونان باستان به عنوان «فیلسوف خندان» معروف بودهاست؛ زیرا بسیار بر ارزش شادمانی تأکید میکرده است. دموکریتوس همیشه آماده استقبال از زندگی، هوادار مثبتاندیشی و بهرهگیری متعادل از لذائذ و دوری از ریاضت بود. از این رو، نظام اخلاقی اپیکوری در حقیقت همان اخلاق دموکریت است.
مورخان یونانی متأخر، دموکریتوس را به عنوان موضوعی برای بررسی و مطالعه، زیباییشناسی میدانند، زیرا او مدتها پیش از نویسندگانی مانند ارسطو به صورت نظری درباره شعر و هنر مینوشت. بهطور خاص، تراسیلوس شش اثر را در آثار فیلسوف شناسایی کرد که به عنوان یک رشته به زیباییشناسی تعلق داشتند، اما تنها قطعاتی از آثار مربوطه باقی ماندهاست. از این رو، از تمام نوشتههای دموکریتوس در این زمینه، تنها درصد کمی از افکار و عقاید او را میتوان شناخت.
دموکریتوس از بزرگترین فیلسوفان پیش از سقراط و ریاضیدانی پرتوش و توان بود. آثار بسیاری در زیستشناسی و موسیقی خلق کرد. اصل آثار دموکریتوس به دست ما نرسیده است. از او صرفاً نقل قولهایی به جا مانده، و نیز دیوژن تنها عنوان چند اثر از آثار او را یاد کرده است: درباره آرامش روان، درباره طبیعت انسان، دوزخها، درباره سه نسل، علل زمینی هماهنگی و اعداد.
دموکریتوس نظامی فلسفی تأسیس کرده است که تبیینی مادی از جهان طبیعی به حساب میآید و در این راه البته وی از معلمش لئوکیپوس متأثر است. اتمگرایی وی و پیروانش در بین مکاتب مادیمسلک، از تأثیر گذارترین و معروفترین مکتب به شمار میرود. حتی ارسطو که منتقد جدی این مکتب فلسفی به شمار میرفت دموکریتوس را به جهت تاملات ژرف در فلسفه طبیعی تحسین و ستایش میکرد. وی اولین ارائه دهنده نظریه اتمی بودن جهان بوده است. وی برای اتم شکلهای گوناگونی تصور میکرد، مثلاً برای آب شکل دایره و برای سرکه شکل لوزی.
نظریه اتمی دموکریتوس
ماده از فضای خالی و تعداد بینهایتی ذرات ریز نامرئی به نام اتوموس یا اتم تشکیل شده است. نظریه اتمی دموکریتوس احتمالاً بر پایه نظریههای پیشین فلاسفه یونان بنا نهاده شده است. این نظریه اولین کوشش علمی برای توضیح ماهیت ماده به شمار میآید؛ هر چند، امروزه ثابت شده است که بسیاری از فرضیههای دموکریت نادرست بوده است.
طبق این نظریه اجسام و اجرام محسوس تشکل یافتهاند از مجموعهای از ذرات بسیار ریز غیر محسوس و غیر قابل شکستن. به عقیده دموکریتوس هر جسمی که به وسیله شکستن یا بریدن و غیره دو تا میشود در واقع به این صورت است که ذراتی که در کنار هم قرار داشتند از یکدیگر دور میشوند ولی بر پایه دیدگاه بیشتر فیلسوفان وقتی که جسمی را دو قسمت میکنیم واقعا یک واحد واقعی را تبدیل به دو واحد میکنیم و نیز طبق نظریه دموکریتوس خود ذرات تشکیل دهنده اجسام محسوس نشکن و غیر قابل تقسیم میباشند یعنی منقسم شدن و دو پاره شدن آنها محال است، بر خلاف نظریه دیگران که واحد جسم هر اندازه ریز و کوچک باشد خاصیت قابلیت انقسام از او سلب نمیشود.
بنابر نظریه دموکریت هر یک از ذرات تشکیل دهنده جسم خود دارای طول و عرض و عمق است و وحدت اتصالی دارد و در حقیقت جسم واقعی یعنی واحد جسم همان ذرات میباشند و اجسام محسوسه هر کدام مجموعهای از عدهای از اجسام کوچکتر میباشند و در حقیقت دموکریتوس از نظر فلسفی یعنی از آن نظر که مربوط است به حقیقت جسم با دیگران اختلافی ندارد و با آنها هماهنگ است که حقیقت جسم عبارت است.
از جوهر قابل ابعاد سهگانه اختلافش با سایر حکما در باره حقیقت جسم نیست در باره مصداق آن حقیقت ستیعنی از نظر علمی و حسی است که آیا اجسام محسوس هر کدام یک واحد جسم واقعی میباشند یا هر کدام مجموعهای از واحدهای جسم میباشند اختلاف نظر دیگرش در قابلیت بخش شدن ذرات بودهاست که به عقیده او ذرات بخشناپذیر میباشند و به باور سایر فلاسفه واحد جسم هر اندازه کوچک باشد بخشپذیری آن همچنان محفوظ است این اختلاف نظر البته فلسفی است نه علمی.
ادعاهای دموکریتوس یا نظریه اتمی دموکریتوس
دموکریتوس ادعا میکرد که اتمها را نمیتوان تا بینهایت به ذرات کوچکتری تقسیم کرد، ایجاد ماده جدید ناممکن است. او میگفت اتمها همیشه در حال حرکتاند، و هم چنان که حرکت میکنند با اتمهای دیگر برخورد میکنند: گاهی با همدیگر پیوند خورده و به هم میچسبند، و گاه پس از برخورد از یکدیگر جدا میشوند.
لوکرتیوس شاعر رومی (حدود ۹۹ تا ۵۵ پیش از میلاد)، اتمهای دموکریت را با قلابهایی تصور میکرد که آنها را به همدیگر متصل میکنند.
ارسطو فیلسوف بزرگ یونان (۳۸۴ ـ ۳۲۲ پیش از میلاد) نظریه اتمی دموکریت را رد کرده و گفته است که ماده کاملاً پیوسته و یکنواخت است. نفوذ ارسطو خارق العاده بود. تصور و فهم او از ماده اصولاً نادرست بود، اما به مدت ۲۰ قرن آن را پذیرفته بودند تا اینکه نظریه اتمی دالتون در سال ۱۸۰۸ جایگزین آن شد.
دیدگاهتان را بنویسید