مرور دوباره درطریقت تولتکی؛ مرور دوباره به زبان ساده، طرز کار خود درمانی است و با رهاسازی وقایع گذشته ما، به طریقی اجرا میشود که میتوانیم وجودمان را از آسیبی التیام بخشیم که از آنها در ما به جا مانده است.
معمولا این آسیب از تاثیر کشمکشهای عاطفی مکرر بوجود آمده است. همچنین استمرار عادات شخصی ما انرژی حیاتیمان را تحلیل میبرد. مرور دوباره دارویی برای این آسیبهاست. در حقیقت مرور دوباره سلسلهای از کارهای انرژتیکی است که میدان انرژی ما را از آسیبی التیام میبخشد که در گذشته به آن وارد آمده است.
نقش مرور دوباره؛
تأثیرات آسیب ها باعث شده که بتدریج تر و تازگی طبیعی هر شخصی در اثر رنجیدگیها و درگیریهای متقابل با دیگران از بین برود. حین مرور با استفاده از ویژگی تطهیر کنندهای که برای تنفس وجود دارد این اثرات را میتوان دور کرد. نقش دیگر مرور، بازگشت ادراک به زمان شادابی، زمانی که کالبد انرژی هنوز سالم و دست نخورده بوده است و زمینهای فراهم میشود که شخص خودش را متعادل کند.
مرور دوباره فرآیند طبیعی ترمیم انرژی کالبد انرژی ما از آسیبهایی است که از گذشته ناشی شده است. این عمل طبیعی را کالبد انرژی ما انجام داده است و حاوی به یاد آوردن جسمانی و مرور ذهنی (یا تجربه دوباره) وقایع مهم زندگیمان میشود. فرآیند التیام بخشی را اجرا میکند و توازن و تکامل انرژتیکی را که هنگام تولد داشتهایم باز مییابیم.
دقت کنید که وقتی از کالبد انرژی حرف میزنیم، یعنی از چیزی حرف میزنیم که متفاوت از “من” است. متفاوت از ادراک خودمان به عنوان چیزی است که درون سرمان جای دارد. حتی متفاوت از خود کالبد جسمانی هم هست. مرور دوباره را کالبد انرژی انجام میدهد که شامل کالبد جسمانی ما هم میشود، ولی فقط چیزی بیشتر از آن است. ماهیت غایی تمام اثرات متقابل بشری این است که آنان مبادلات انرژی هستند حال چه مبادلات مثبت، چه مبادلات منفی و یا مبادلات خنثی.
آخرین مرور دوباره؛
گفته شده است كه همگی ما در دم مرگ لحظهای فرصت داریم تا تمام زندگیمان را دیگر بار ببینیم و احساساتی را دوباره از خاطر بگذرانیم كه در تمام وقایعی كه پشت سر گذاشتهایم، درگیر بودهاند.
این لحظه آخر چنان طولانی است كه میتوانیم وقایع پر معنای زندگیمان را دوباره مرور كنیم. به دلیل معجزه این آخرین مرور ذهنی، در آن لحظه آخر، قادریم تا همه چیز را تعادل بخشیم و زیبایی نهان شده در سادهترین وقایع را دیگر بار تجربه كنیم مثلا گلی لطیف را كه گلبرگهایش را به سوی خورشید طلوع كننده با عطر تازه خاك پس از باران میگشاید.
پس از این فرایند بسیاری از افراد کلماتی درباره احساس آرامش کامل خویش میگویند، مرور دوباره به همه چیز تعادل میبخشد. تمام تارهای انرژی درخشان میدان انرژی را منظم میکند تا آگاهی ناب شود و این بدان معناست که هر کسی ممکن است در آخرین لحظه در آرامش بمیرد.
نکته امیدوار کننده؛
نکته اینجاست که ما مجبور نیستیم منتظر مردن بمانیم تا به این فرایند تحقق ببخشیم و میتوانیم برای بهترین زیستن، مرور دوباره کنیم. ما به بسیاری از موقعیتها، وقایع و مردم گذشته گیر کردهایم و به این دلیل نمیتوانیم به آزادی پیش رویم و رویاهایمان را تحقق بخشیم. برخی از تجربیات و مشکلات ما گیرهای انرژتیکی در کالبد انرژی ما ایجاد میکند که زندگیمان را تحت تاثیر قرار میدهد. از منافعی که مرور دوباره برایمان به ارمغان میآورد رهایی از گیرهای انرژتیکی است.
یکی از نکتههایی که در هنگام مرور دوباره با آن روبرو میشویم، این است که ما واقعا دو زندگی را زندگی میکنیم: یکی که خاطره عادی ما گزارش میدهد و دیگری که خاطره انرزتیکی ما گزارش میکند.
مثل این است که وقایع مهم زندگیمان را فراموش کرده باشیم و آنچه به یاد میآوریم مثل رویای است که “من” درباره خودش میبیند. این امر به علت طبیعت دوگانه ما امکانپذیر است. اگر چه ما اغلب به سوی منطقی خود توجه میکنیم اما هر دو سوی وجودمان همواره وجود دارند.
مرور دوباره چگونه کار میکند؟!
اما مرور دوباره چگونه کار می کند. هنگامی که مرور دوباره صورت میپذیرد، تکههایی که از لحظهای که آسیب انرژتیکی وارد آمده تا وقتی که زخمهای خاص کالبد انرژی خود را التیام بخشیدهاید در کنار هم قرار میگیرد.
فرایند کالبد انرژی |
فرآیند واقعیت عادی |
تمامیت انرژتیکی
مبادله ضد انرژتیکی آسیب انرژتیکی تغییر رفتاری تقویت آسیب نقاط ضعف فزون شونده مرگ از فرط خستگی |
وضع نوزاد
عمل متقابل عاطفی و شدید زخمهای عاطفی، قولها، فقدان انرژی و غیره سرکوبی، ترس، مانع عاطفی، منفی بافی و غیره رفتار تکراری در هر نوع وضع جدید فقدان نیروی حیاتی، خستگی، بیحوصلگی، بیماری و غیره مرگ در شرایط از کار افتادگی |
این جدول بیانگر فرآیند آسیبرسانی در حد متوسط زندگی مردم است. اما با مرور دوباره اخرین مراحل عوض میشود. نیازی نیست با احساس بینیرویی و خستگی زندگی کنیم. ما در اصل بی آنکه بدانیم در میان مبارزه بین رقابتهای خود درمانی و عادات هدردهنده انرژی خود به سر میبریم.
پذیرش مسئولیت؛
پذیرش مسئولیت برای آنچه هستید و اینکه چگونه زندگی میکنید، پیش نیاز تغییر زندگی و اصلاح آن است. از سرزنش دیگران دست بردارید و از ملامت دنیا دست بکشید. مسئول زندگی و گذشته خود، تنها خود شما هستید. هیچکس زندگی شما را خراب نکرده و این خود شما هستید که این کار را کردهاید. بنابراین خود شما هم میتوانید آن را بهبود ببخشید. این یکی از کلیدهای اصلی برای مرور دوباره است.
قدرت مرور دوباره؛
قدرت مرور دوباره این است که تمام زبالههای زندگی ما را بهم میزند و به سطح میآورد. بگذارید از کلام دون خوان خطاب به کاستاندا به مرور دوباره نگاهی بندازیم. دونخوان ظرایف و پیچیدگیهای آگاهی و درک را وصف کرد که اساس مرور دوباره است.
او با گفتن این حرف شروع کرد که ترکیبی از مفاهیم را به من ارایه میدهد که نباید تحت هیچ شرایطی آنها را به عنوان فرضیههای ساحران بپذیرم. زیرا ترتیبی است که شمنان مکزیک کهن به عنوان نتیجه دیدن مستقیم انرژی، همانطور که در جهان جاری است، بیان کردهاند. به من هشدار داد که واحدهای این ترتیب را بدون هیچ تلاشی در طبقهبندی کردن آنها یا به خط کردن آنها توسط هر گونه استاندارد از پیش تعیین شدهای معرفی میکند.
او ادامه داد: علاقهای به طبقهبندی کردن ندارم. تو همه عمرت طبقهبندی کردهای حالا مجبوری از طبقهبندی دور بمانی. وقتی بتازگی از تو پرسیدم که آیا چیزی درباره ابرها میدانی، نام تمام ابرها و درصد رطوبتی را به من گفتی که شخص باید از هر یک از آنها انتظار داشته باشد.
تو هواشناسی واقعی هستی، ولی وقتی از تو پرسیدم شخصا با ابرها چه کار میتوانی بکنی، اصلا نمیدانستی از چه چیزی حرف میزنم. طبقهبندیها دنیای خودشان را دارند. بعد از اینکه شروع به طبقهبندی هر چیزی کردی، آن طبقهبندی جان میگیرد و بر تو حکومت میکند ولی چون طبقهبندیها هرگز بسان وقایع انرژی بخش آغاز نمیشوند، همواره چون کُنده مرده میمانند، آنها درخت نیستند، فقط کُنده هستند.
میدانهای انرژی؛
او توضیح داد که ساحران مکزیک کهن دیدند که جهان به طور کلی متشکل از میدانهای انرژی به شکل تارهای درخشان است. آنان به هر طرف که گشتند تا ببینند، میلیاردها از آنها را دیدند. همچنین دیدند که آن میدانهای انرژی خود را در کورانهای تارهای درخشان، در جریانهایی منظم میکنند که نیروهای دائمی و پایدار در جهانند و آن ساحران این کورانها یا جریانهای تارها را که به مرور دوباره مربوط میشود دریای تیره آگاهی و همچنین عقاب نامیدند.
او گفت که آن ساحران همچنین دریافتند که هر مخلوقی در جهان با نقطه گرد درخشانی به دریای تیره آگاهی متصل است. آن نقطه نمایان میشود که آن مخلوفات به عنوان انرژی مشاهده شوند. دونخوان گفت که در آن نقطه درخشان که ساحران مکزیک کهن آن را پیوندگاه نامیدند، ادراک توسط جنبه اسرار آمیز دریای تیره آگاهی جمع میشود.
فرآیند تفسیر دادههای حسی؛
دونخوان اظهار داشت که میلیاردها میدان انرژی از کل جهان در پیوندگاه انسان به شکل تارهای درخشان به هم میرسند و از آن میگذرند. این میدانهای انرژی به دادههای حسی تغییر مییابند و آنگاه دادههای حسی تفسیر میشوند و به عنوان دنیایی درک و مشاهده میشوند که ما میشناسیم. دونخوان علاوه بر این توضیح داد که آنچه تارهای درخشان را به دادههای حسی مبدل میکند، دریای تیره اگاهی است.
ساحران این تغییر شکل را دیدند و آن را تابش آگاهی نامیدند، برقی که همچون هالهای دور پیوندگاه کشیده شده است. سپس به من هشدار داد که چیزی را بیان خواهم کرد که بنا به فهم ساحران، برای دریافتن برد مرور دوباره اساسی است. و با تأکید فوق العادهای بر کلماتش گفت که آنچه ما در موجودات زنده حواس مینامیم، چیزی جزء درجاتی از آگاهی نیست. خاطر نشان ساخت که اگر ما بپذیریم که حواس، دریای تیره آگاهی هستند، باید قبول کنیم تفسیری که حواس از دادههای حسی میکنند نیز دریای تیره آگاهی است.
بتفضیل توضیح داد که نظام تفسیری بشر که هر آدمی فی نفسه دارد، این نتیجه را میدهد که ما با دنیای اطرافمان برحسب آنچه انجام میدهیم، مواجه میشویم.
الزام نظام تفسیر برای هر سازواره موجود؛
همچنین گفت که هر سازواره موجود، باید نظام تفسیریی داشته باشد که اجازه میدهد در محیط خویش دست به عمل زند. او ادامه داد: به تو گفتهام ساحرانی که در پی اغتشاشهای مکاشفهای رفتند، دیدند که در لحظه مرگ، آگاهی موجودات زنده را، می شود گفت که دریای تیره آگاهی توسط پیوندگاه میمکد.
همچنین دیدند که دریای تیره آگاهی لحظهای، بگذار بگویم که لحظهای تردید میکند، وقتی با ساحرانی مواجه میشود که مرور دوباره زندگی خود را آنجام دادهاند. بعضی از آنها بیآنکه بدانند، چنان این کار را کامل آنجام داده بودند که دریای تیره آگاهی، آگاهی آنها را بشکل تجربیات زندگیشان گرفت، اما به نیروی زندگی آنان دست نزد. بدین سان ساحران حقیقت غول آسایی را درباره نیروهای جهان دریافتند. دریای تیره آگاهی فقط تجربیات زندگی ما را میخواهد، نه نیروی زندگی ما را.
دونخوان ادامه داد: ساحران عقیده دارند وقتی زندگی خود را مرور میکنیم، همانطور که به تو گفتم تمام بازماندهها به سطح میآید. ما متوجه ناسازگاریهایمان، تکرارهایمان میشویم. ولی چیزی در ما مقاومت فوق العادهای در برابر مرور دوباره میکند.
ساحران میگویند که فقط بعد از بلوایی عظیم، بعد از آنکه بر پرده خاطراتمان واقعهای ظاهر شد که چهار ستون ما را با وضوح وحشتناک جزییات تکان داد، جاده آزاد است. واقعه عملا ما را به لحظه ای میکشاند که آن را زندگی کردهایم. ساحران آن واقعه را راهگشا مینامند. زیرا از آن به بعد هر واقعهای را که حس میکنیم، دیگر بار تجربه میکنیم و صرفا به خاطر نمیآوریم.
نقش مرور دوباره در این زندگی و پس از مرگ؛
با این توصیفات میتوانید تصور کنید که مرور دوباره در این زندگی و پس از مرگ چه نقشی ایفا میکند. با اینکه هیچ جا به آن اشاره نشده است اما مرور دوباره در حقیقت عمل آگاه شدن بر جزئیات حماقتهایی است که ذهن بیگانه در تمام طول زندگی بر رفتار ما و دیگران تحمیل کرده است.
آگاهی بر این جزئیات موجب از دست دادن قدرت و تسلط آنها در بقیه زندگی میگردد. سه مرحله مرور دوباره شامل: مرور سطحی و کلی رویدادهای برجسته، مرور عمیق تمام رویدادها و مرور تصادفی میشود.
مرور دوباره با تمرینات مختلفی قابل انجام است. آنچه اغلب کارورزان انجام میدهند به یاد آوردن و نفس کشیدن است. آنها آهسته و عمدا نفس را با بینی فرو میدهند، ضمن اینکه سر را از راست به چپ حرکت میدهند. به همین شیوه نیز نفس را بیرون میدهند (با حرکت از چپ براست).
بعد سر را با یک حرکت و بدون تنفس به چپ و راست میگردانند. دم فروبری و بازدم باید طبیعی، و خیلی سریع نباشد.
دیدگاهتان را بنویسید