اتوميسم منطقی / اتمگرائی منطقی logical atomism
اتومسیم منطقی نظریه ای در باره سرشت حقایقی که واقعیت را میسازند و با شیوه تحلیل فلسفی همراه است.
این نظریه ساخته و پرداخته برتراند راسل (در فلسفه اتم گرائی منطقی، ۱۹۱۸) و لودویگ ویتگنشتاین (در رسالة منطقی_فلسفی، ۱۹۲۲) بوده است.
بنابر این شیوه، برخی از گزاره ها را میتوان به گزارههای دیگر تحلیل کرد، و بنابراین به طور نظری خلاصههای کمتر ضروری آنها به شمار میآیند.
گزارههائی که در آنها تحلیل به پایان میرسد ساخت واقعی حقایقی را آشکار می کنند (که اگر حاصل شود) گزارهها را درست یا صادق میکنند.
ویتگنشتاین، هنگامی که اتم گرای منطقی بود، عقیده داشت که «همهی گزارهها تابعهای صدق گزارههای مقدماتی [یا، گزارههای مولکولی ]اند». به عبارت دیگر، آن گزاره های اتمی [یا، اتم وار]، که شخصی و ایجابی و حملی اند و از نامهای منطقاً خاص ذات های ساده همراه با محمولی اسنادی یا ربطی تشکیل شدهاند، مستقیماً حقایق مؤید خود را نشان می دهند، در صورتی که گزاره های نا اتمی آنها را پنهان میکنند، پس تحلیل، ساخت جهان را نمودار میکند.
یعنی با نشان دادن این نکته که هر گزاره صادق یا معنیدار، گزاره ائی اتمی با مجموعه ائی از چند گزارة اتمی است که در آن برای افراد با خواص ساده فقط واژههای تحلیل ناپذیر وجود دارد.
شمول اتمگرائی منطقی راسل از اتم گرائی منطقی وینگنشتاین کمتر بود، زیرا او در تحویل پذیر بودن گزارههای سالبه و کلیه به صورت دقیقا اتمی و نیز در تحویل پذیری گزاره های ظاهراً «مفهومی» به معتقدات، تردید داشت.
اندیشه تحقق گرایان منطقی در باب اتومسیم منطقی؛
تحقق گرایان منطقی این اندیشه را قبول داشتند که یک نوع یا طبقه پایانی از گزارهها هست که سازندهی آن قسمت از زبان است که با جهان تماس مستقیم دارد (و آنها را بیشتر گزارههای اولیه یا بنیادی می نامیدند تا گزاره های اتمی). اما آنها را گزارشهای مستقیم و نا استنتاجی تجربه میدانستند تا تصویرهای حقایق.
دیدگاهتان را بنویسید