تاریخ امروز۲ آذر ۱۴۰۳
Absenteeism

بخش نخستِ ایسمولوژی؛ از آبولیشنیسم تا اَبسِنتیسم

بخش نخستِ ایسمولوژی؛

بخش نخستِ ایسمولوژی؛ ابنرمالیسم Abnormalism نابهنجارگرایی یا طبیعی گرایی، غیر عادی گرایی، هنجارناگرایی؛ گرایش به عدم تطابق و ناسازگاری با ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی نظام اجتماعی کل و بروز رفتارهایی مغایر با آنچه عموم مردم از فرد یا گروه از اعضاء خود انتظار دارند.

بخش نخستِ ایسمولوژی؛
آبولیشنیسم Abolitionism الغاء گرایی:

براندازی گرایی، بردگی ستیز گرایی، لغوگرایی؛ گرایش به عقیدۀ افراد یا گروه هایی که چون شرایط مکانی و زمانی، منافع آنها را تأمین نمی کند، خواستار فروپاشی وضع موجود جامعه هستند.

مثلا بردگان که خواهان اضمحلال نظام برده داری بودند یا مستعمره ها که خواهان سرنگونی نظام استعماری هستند.

این جنبش در قرون هجدهم و نوزدهم برای فروپاشی نظام برده داری شکل گرفت. مخالفت با برده داری در دهه ۱۷۸۰ در انگلستان فراگیر شد. کوآ کِر گرایان رهبری این جنبش را بر عهده داشتند و متدیست ها و باپتیست ها از آن حمایت می کردند.

نخستین پیروزی این جنبش به تصویب قانون لغو تجارت برده در سال ۱۸۰۷ باز می گردد. بدنبال آن در اول اگوست ۱۸۳۴ بردگان در امپراطوری انگلستان آزاد شدند.

Abolitionism

در منشور کوروش بزرگ هخامنشی (۵۲۹-۵۵۰ ق.م) دو بار بر آزادی همه بردگان تأکید شده است. بنیامین فرانکلین (۱۷۹۰-۱۷۰۹) فیلسوف و سیاستمدار آمریکایی از الغاء گرایان بود.

بخش نخستِ ایسمولوژی؛
اَبسِنتیسم Absenteeism غایب گرایی:

غیبت گرایی؛ تمایل به واگذاری اختیارات مالك غایب به مباشر تولیدکننده حاضر. مالك از متعلقات خود دور می باشد و از طریق مباشر از تغییرات و رویدادهای حاصله در دارایی و املاکش آگاه می شود.
غایب گرایی تا قرن نوزدهم در اروپای غربی و تا قرن بیستم در اروپای شرقی متداول بود ولی بتدریج منسوخ گردید. دراغلب کشورهای آسیایی مالکان عمده ای هستند که بدون زندگی در املاك خود یا بدون دخالت مستقیم در اداره آنها، از عواید املاك وسیع خود بهره می برند.
البته این نوع مالکیت در کشورهای آسیایی نیز رو به زوال است. امروزه غایب گرایی به بهره برداری از سرمایه نیز گفته می شود.
بسیاری از سرمایه داران بدون آنکه مستقیما در کار تولیدی و یا اداره شرکت ها دخالت داشته باشند، با خرید سهام شرکت هایی، منابع ثروت را کنترل می کنند و از سود آنها بهره می برند. همچنین به غیبت کارگر یا کارمند از محل کار خود و دورکاری او اشاره دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *