چارلز لایل و نظریه یکسان گرایی
چارلز لایل و نظریه یکسان گرایی ؛ لایل با توجه به دوران زمانی بینهایت طولانی، فرایندهای زمینشناختی که عامل تغییرات زمینشناسیاند، همواره همان طور بودهاند که اکنون هستند. نظریه لایل اصل یکسانگرایی هاتن را زنده کرد و گسترش داد.
چارلز لایل خود را وامدارِ جیمز هاتن میدانست؛ جیمز هاتن متولد ۱۴ ژوئن ۱۷۲۶ و یک زمینشناس اسکاتلندی، پزشک، تولیدکننده مواد شیمیایی، تاریخ طبیعی شناس، و یک کشاورزی دان تجربی بود. او نظریه همدیسگرایی را که اصلی اساسی در زمینشناسی است مطرح ساخت و توضیح داد. او نشان داد که ویژگیهای پوسته زمین، فرایندهای طبیعی در مقیاس زمانی زمینشناسی هستند. بدین ترتیب تئوری تکامل تدریجی زمین را مطرح کرد و باور رایج آن عصر به آفرینش جهان در ۵۵۰۸ سال پیش از میلاد مسیح را مردود دانست. کار هاتن، زمینشناسی را به عنوان یک علم تمام عیار تأسیس کرد، و به این مناسبت او را اغلب به عنوان «پدر زمینشناسی مدرن» میشناسند.
جیمز هاتن و نظریه ایی که الهام بخشِ چارلز لایل شد
از طریق مشاهده ها و استدلالهای زمینشناسی با دقت استدلال، هاتن به این باور رسید که زمین دائماً در حال شکلگیری است، او پی برد که تاریخ گذشته زمین را میتوان با درک چگونگی فرایندهایی مانند فرسایش و رسوب در حال حاضر تعیین کرد. درک انقلابی هاتن از چرخه زمین شناختی سرآغاز نوینی در زمینشناسی است. نظریههای زمینشناسی و زمان زمینشناسی، «زمان عمیق» ویادیرینه زمینشناسی، نیز نامیده میشود. برخی از نوشتههای او در فرضیه گایا مطرح میشوند.
در سده ۱۸ میلادی، آبراهام گوتلوب ورنر نظریهای را مطرح کرد که بر پایه اش، چینهها از رسوب دریاهای تهنشین شده بر روی سنگهای بستری همچون گرانیت شکل گرفتهاند. در ۱۷۸۵، جیمز هاتن نظریهای متضاد ارائه داد که نه بر پایه نوشتههای کتاب مقدس، بلکه دارای چرخهای بینهایت و خودنگهدار بود.
نظریه جیمز هاتن
بر پایه نظریه هاتن، چرخههای متوالی هر یک شامل رسوبگذاری بر بستر دریا، بالاآمدگی با انحراف زاویهای و فرسایش، و سپس حرکت آن لایههای پیشین در زیر دریا برای آمدن لایههای جدیدتر میشدند. هاتن برای یافتن شواهدی در پشتیبانی از نظریه اش، به گلن تیلت در کوههای کرنگورم رفت، جایی که در آن سنگهای گرانیتی را یافت که به شیستهای دگرگونی وارد شده بودند، در حالتی که به نظر وی آمد که گویی سنگ بستری مذکور پس از آنکه چینه شکل گرفته بود، ذوب شده بود.
او پیشتر درباره ناهمدیسیهای میان چینهها مطالعه کرده بود و خود یک ناهمدیسی در جدبورگ کشف کرد که در آن لایههای گری ویک درون لایههای پایینی قله تقریباً به صورت عمودی زاویه دار شده بودند، پیش از آنکه با برخورد و متلاشی شدن خود سطحی همسطح در زیر لایههای افقی ماسه سنگ سرخ کهن پدید آورند.
در بهار ۱۷۸۸، او سوار بر قایق به همراه جان پلیفیر و سر جیمز هال زمینشناس کرانههای برویک شایر را پیمود، و ناهمدیسی بزرگی را پیدا کرد که طبقهبندی ساختاری مشابهی همانند سیکار پوینت داشت. هاتن سپس در مقالهای که در ۱۷۸۸ به انجمن سلطنتی ادینبورگ ارائه داد، و بعدها نیز آن را کتاب ساخت.
ما نه شاهدی بر یک آغاز، و نه دورنمایی از یک پایان یافتیم
با عبارات «ما نه شاهدی بر یک آغاز، و نه دورنمایی از یک پایان یافتیم» به نتیجهگیری از مشاهدات گروهیشان پرداخت. پلیفیر و هال هر دو کتابهایی در زمینه این نظریه نوشتند، و برای دههها بحثهای زیادی میان موافقان هاتن و مخالفانش شکل گرفتند.
ژرژ کوویه در تاریخچه دیرینه شناسی خود، که در آن به مفهوم انقراض پرداخت، همدیسی را با روی دادن فجایع توضیح داد؛ رویدادهایی که پس از آنها گونهها اقدام به سکونت در مناطق آسیب خورده میکنند. در بریتانیا، زمینشناسان این ایده را با نظریه دایلوویال تطبیق دادند که در آن نابودی جهانی تکراری و پی در پی باعث پدید آمدن نسل نوینی از گونههایی میشوند که با شرایط نو سازگار باشند؛ نظریهای که واپسین چنین فاجعههایی را طوفان نوح میدانست.
بیوگرافی چارلز لایل
سر چارلز لایل متولد ۱۴ نوامبر ۱۷۹۷ بود و به تاریخ ۲۲ فوریه ۱۸۷۵ چشم از این جهان فروبست. چارلز لایل وکیل انگلیسی و مشهورترین زمینشناس عصر خود بود. او به عنوان نویسنده اصول زمینشناسی مشهور شد.
چالز لایل نظریه ایی ارائه داد که در آن از اصلِ همدیس گرائی/ یکنواختگراییِ جیمز هاتن که به تفصیل از او و نظریه اش در سطور بالا توضیح دادیم الهام پذیرفته بود.
نظریهای که چارلز لایل ارائه کرد از این ایده که تغییرات سطح زمین به تدریج و طی دورههای زمانی طولانی روی داده است استفاده کرد. داروین کتاب اصول زمینشناسیِ چالز لایل را در سفرهایش با کشتی به همراه داشت، و از ایدههای چارلز لایل که در این کتاب آمده بوده در تنظیم نظریه تکامل استفاده کرد. داروین و چارلز لایل از دوستان نزدیک و تأثیرگذار بر یکدیگر بودند.
نظریه ی یکسان گرایی چارلز لایل
اکنون میدانیم که عمر زمین ۶/۴ میلیارد سال است، ولی در اوایل قرن نوزدهم بیشتر افراد معتقد بودند که زمین فقط ۶۰۰۰ سال عمر دارد. آنها هم چنین اعتقاد داشتند که پدیدههای زمین شناسی مانند تشکیل کوهها و درهها نتیجه حوادث بزرگ و ناگهانی نظیر توفان نوح بوده است. این نظریه درباره تاریخ زمین به نام «کاتاستروفیسم» یا تغییرات شدید و ناگهانی معروف است.
لایل در کتاب اصول زمینشناسی که در سه سال جلد در فاصله سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۸۳۳ منتشر کرد، این نظریه های کهنه را رد کرد و اظهار داشت که زمین عمر درازی دارد و همواره در حال تغییر است.
لایل که در همان سالی به دنیا آمده بود که هاتون در گذشت، نظریۀ هاتون را در مورد یکسانگرایی پذیرفت و آن را با انبوهی از داده های مشاهده شده تأیید کرد. داروین نیز چندان تحت تأثیر روش لایل مبنی بر تقویت یک نظریه با مدارک مشاده شده قرار گرفت که او هم همان شیوه را در کتاب خود، منشاء انواع، به کار برد. کتاب لایل تأثیرگذارترین کتاب در حوزه زمین شناسی محسوب می شود ـ تعجبی ندارد که نویسندۀ آن را «پدر زمین شناسی مدرن» می نامند. لایل از بابت جمله مشهور «حال کلید گذشته است» نیز معروف است.
دیدگاهتان را بنویسید