روش علمی بیکن ؛ طنینِ زنگ کلیسا
روش علمی بیکن ؛ طنینِ زنگ کلیسا ؛ فرانسیس بیکن فیلسوف، سیاستمدار، دانشمند، حقوقدان و نویسنده انگلیسی بود. بسیاری وی را محور اصلی تحول فکری در قرون وسطی میدانند تا جایی که او را از بانیان انقلاب علمی میشمارند و پایان سلطه کلیسا بر تفکر را به اندیشههای او نسبت میدهند. او را پدر تجربهگرائی مینامند.
او در ۲۲ ژانویه ۱۵۶۱ در لندن (یورک هاوس) در منزل پدرش سر نیکولاس بیکن متولد شد. پدر او بیست سال اول سلطنت ملکه الیزابتِ اول مُهردار سلطنتی بود. مادر بیکن لیدی آن کوک خواهر زن لرد بارلی خزانهدار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان انگلیس بود. این زن که دختر سِر آنتونی کوک، آموزگار خصوصی ادوارد ششم پادشاه انگلستان بود، در علم کلام متبحر بود و با اسقفهای زمان خویش به زبان لاتینی مکاتبه میکرد.
آغازِ تحصیلاتِ نظریه پردازِ روش علمی بیکن
در دوازده سالگی بیکن را در کمبریج به کالج ترینیتی فرستادند جایی که با نهایت دقت از برنامه درسی قرون وسطایی تا حد زیادی به زبان لاتین پیروی کرد. اما بعداً از آن روش روگردان شده به روش تجربهگرائی متوسل شد و پس از سه سال آنجا را ترک کرد. وی با آنکه شانزده سال بیشتر نداشت در دفتر سفارت انگلستان در فرانسه مأموریتی به وی پیشنهاد شد و پس از آنکه مضرات و منافع این کار را خوب سنجید آن را پذیرفت. پدر او سِر نیکولاس ناگهان در سال ۱۵۷۹ وفات یافت.
وی تصمیم داشت اموالی مادام العمر به فرانسیس بیکن تخصیص دهد ولی مرگ او بر اینکار سبقت گرفت و سیاستمدار جوان با عجله به لندن فراخوانده شد در حالی که در ۱۸ سالگی پدر خود را از دست داده بود و عایداتی هم نداشت. او به زندگی اسرافآمیز خو گرفته بود و برای او قناعت به زندگی ساده سخت مینمود. به همین جهت وارد رشته حقوق شد و برای به دست آوردن یک شغل سیاسی خویشان متنفذ خود را به تنگ آورد.
نمایندگی مجلس؛ آغازِ راهی از بیانِ روش عملی بیکن
در۱۵۸۳ به سن ۲۲سالگی از تانتن به نمایندگی مجلس انتخاب شد. چند سال بعد لرد اسکس دوست بیکن توطئهای بر ضد ملکه ترتیب داد تا او را زندانی کند و جانشینش را به تخت بنشاند.
بیکن در نامهای او را از این عمل بازداشت و به او نوشت که تا ابد به ملکه وفادار میماند. اسکس در پی توطئهای نافرجام بر ضد الیزابت زندانی شد تا اینکه موقتاً آزاد گردید، وی دوباره به جمع نیرو پرداخت و با قوای خود به سوی لندن حرکت کرد. بیکن به خشم تمام بر ضد اسکس قیام کرد و در این میان عضو دیوان عالی کشور گردید. اسکس دوباره گرفتار شد و او را به اتهام خیانت به محاکمه کشیدند. او مجرم شناخته شد و محکوم به مرگ گردید. شرکت بیکن در محاکمه اسکس او را تا مدتی منفور ساخت.
پیشرفتهای فرانسیس پیش از طرح روش عملی بیکن
بالاخره بیکن بدون کمک دیگران راه ترقی را پیمود، مهارت او در امور گوناگون و معلومات پهناور او موجب میشد که در هر مجمع و کمیته مهمی عضو برجسته بهشمار رود؛ در ۴۵ سالگی ازدواج کرد و در ۱۵۹۸ به جهت قروض خود به زندان افتاد. اما در ۱۶۰۶ مشاور قضایی سلطنتی گردید و در ۱۶۱۳ معاون دادستان کل شد و در ۱۶۱۸ در ۵۷ سالگی بالاخره مثل پدرش به مقام مُهردار سلطنتی رسید.
فرانسیس بیکن حامی کتابخانهها بود و با تقسیم کتابها به سه دسته تاریخ، شعر و فلسفه، یک سیستم کاربردی برای فهرست نویسی کتابها ایجاد کرد که میتوانست به موضوعات و زیرنویسهای خاصتری تقسیم شود.
بیکن اولین دریافتکننده مقام مشاور حقوقی مخصوص ملکه بود. این مقام در سال ۱۵۹۷ به وسیله ملکه انگلستان،الیزابت اول به او اعطا شد. پس از الحاق جیمز ششم در سال ۱۶۰۳ بیکن به دریافت نشان شوالیه مفتخر شد. وی بعداً در سال ۱۶۱۸ به دریافت عنوان بارون ورولام و پس از آن به درجه نائب ارباب سنت آلبان در سال ۱۶۲۱ نائل شد.اما چون فرزندی نداشت تمام این عنوانها با مرگ او در سال ۱۶۲۶ در سن ۶۵ سالگی به پایان رسید. مرض ذات الریه به حیات او در این عالم خاتمه داد.
استدلال روش علمی بیکن ؛ قوانین علمی باید بر پایه مشاهده و آزمایش استوار باشند
بیکن قیاسی، یاپیشینی (A PRIORI) ارسطو را در استدلال رد و نگرش استقراری یا پسینی (A POSTERIORI) را پیشنهاد کرد، اما به هیچ کشف علمی مهمی دست نیافت. یک بار به دوستی نوشت: «خوشحال خواهم بود که شخصیتهای بهتری را بیدار کنم. همانند کسی که زنگ کلیسا را به صدا در میآورد اولین کسی است که از خواب بر میخیزد و دیگران را به کلیسا فرا میخواند.»
بیکن، فیلسوفی که کتاباش تحت عنوان ارغنون جدید از تاریخ انتشار در سال ۱۶۲۰ تا به حال بر هر دانشمندی تأثیر گذاشته است، روش تازهای را برای تحقیق ترویج میکرد که کاملاً با روشهای فلسفی یونانیان باستان متفاوت بود . اساس روش علمی از این قرار است: انبوهی از حقایق را با مشاهده و آزمایش گردآورید، این حقایق را با تشکیل جدولی از موارد منفی، مثبت، و متغیر پدیده تجزیه و تحلیل کنید، از روی این شواهد فرضیههایی را استخراج کنید، شواهد بیشتری را گردآورید تا به نظریۀ کلیتری برسید.
مهمترین جنبه این روش ایدۀ ایجاد فرضیههای آزمایشی از یافتههای موجود و سپس تأیید آنها از طریق تحقیقات بیشتر بود. او در ارغنون جدید نوشت: «فلسفه طبیعی واقعی و مفید یک ترازوی دو کفه و یا یک نردبان بالا رفتنی و پایین آمدنی است؛ از آزمایش به سوی اصول موضوع بالا میرود و از اصول موضوع به سوی ابداع آزمایشهای جدید پایین میآید.»
دیدگاهتان را بنویسید