بخشِ دهم ایسمولوژی ؛
اندیویجوآلیسم Individualism فردگرایی:
بخشِ دهم ایسمولوژی را با پرداختن به فردیت گرایی آغاز می کنیم. فردیت گرایی، گرایش به نظریۀ اخلاقی و سیاسی یا فعالیتی که انسان را در فردیتش، شالودۀ نظام اندیشه و تبیین قاعدۀ رفتاری یا واقعیت اساسی و یا کلا والاترین ارزش بشمار می آورد. این اصطلاح را پیروان کلود هانری کنت دو سن سیمون (۱۸۲۵-۱۷۶۰) فیلسوف اجتماعی و بانی سوسیالیسم فرانسوی بکار بردند و به نظر می رسد نخستین بار از سوی هری یو وارد زبان انگلیسی شده باشد.
ریشه های فردگرایی
ریشه های فردگرایی به دوران کلاسیک باز می گردد و از شکل جدید اصلاح گرایی سرچشمه گرفته است. کاربرد این اصطلاح بیشتر جنبۀ تحقیر و انتقاد داشته و وسیله ای برای نیل قدرت و توانگری مالی بوده است تا ابزاری برای بیداری فرد جهت انجام وظایف اجتماعی. فردگرایی، تمایل به انتقاد و محاکمۀ هر چیزی می باشد که با دخالت دولت یا امور اجتماعی و یا حیات جمعی و عمومی مرتبط است. این گرایش به معنای اولویت قضاوت شخصی، طرح دیدگاه خاص خود یا انتقاد دایم از نهادها و عدم همنوایی یا هنجارهای اجتماعی می باشد.
در این حالت، فردگرایی گرایش به عدم شناسایی و یا طرز همبستگی اجتماعی نیز معنا می شود. این تفکر مورد توجۀ اِپیکورگرایان و رواقیون قرار گرفت. به نظر آنان، اصلاح جمع در گرو خودسازی هر فرد می باشد. از ویژگی های آن عبارتند از: امکان زندگی فرد جدا از هر گونه قواعد اجتماعی، برتری نیازها و حقوق فردی برمصالح و حقوق جمعی، برخورداری فرد از حقوق گوناگونی همچون آزادی و مالکیت امروزه فردگرایی از جنبۀ روانشناختی دارای اهمیت است و به مجموعه مشاربی اشاره دارد که اهمیت فرد را در روابطه با جامعه مورد تأکید قرار می دهد. ماکس اشتیرنر با نام مستعار گاسپارشمیدت (۱۸۵۶-۱۸۰۶) فیلسوف آلمانی بنیانگذار مکتب فردگرایی آنارشیستی بود. در مقابل ادغام گرایی، جمع گرایی، سوسیالیسم و گروه گرایی است.
بخشِ دهم ایسمولوژی ؛
اینفلیشنیسم Inflationism تورم گرایی
تمایل به بررسی و مطالعۀ تورم که به جریان افزایش مداوم و همه جانبۀ قیمت پولی کالاها و خدمات اشاره دارد. تورم به تقاضای افراطی، تنگنای عوامل، فشار تقاضا، فشار هزینه، اعتبار، باز، پولی، پیش بینی شده، پیش بینی نشده، تازنده، حقیقی، خودافزا (انباشتی)، رونق، شدید، فرو نشسته، قیمت ها، متوقف، مزمن، منکوب و وارداتی تقسیم می شود.
دلایل تورم
برخی از دلایل تورم در کشورهایی که با این موضوع درگیر هستند عبارتند از: اثر تورم جهانی بر اقتصاد کشورها، استقراض دولت ها از بانک مرکزی بخصوص برای صرف هزینه های دولت، افزایش اعتبارات نظام بانکی، افزایش پس اندازهایی که به تقاضای خرید کالا منجر می شود، افزایش حجم پول یا نقدینگی، افزایش دستمزدها، افزایش قیمت کالا، افزایش قیمت کالاهای وارداتی، افزایش قیمت مواد اولیه و خام تولیدات، افزایش مالیات متعلق به کالا، افزایش هزینه های جاری و عمرانی دولت، افزایش هزینۀ تولید کالا، بروز نیازهای غیرضروری و رواج مصرف گرایی، بسط هزینه های دولتی، رشد جمعیت و افزایش شدید تقاضا با وجود ثبات عرضه، سرمایه گذاری روی عوامل زیربنایی توسعه، سودجویی افسار گسیختۀ کارفرمایان و تولیدکنندگان، عدم تعادل در نظام اقتصادی، فشار روزافزون تقاضا بر عرضه، فقدان نیروی کار متخصص، کاهش ارزش پول کشورها در برابر دلار، کاهش سطح اشتغال و افزایش میزان بیکاری و …
بخشِ دهم ایسمولوژی ؛
انترناسیونالیسم Internationalism بین الملل گرایی:
انترناسیونالیسم، فراملی گرایی؛ طرفداری از طیف وسیع و گسترده ای از ایدئولوژی ها که هدفشان عبور ار عرصۀ سیاست دولت و تأکید بر منافع جهانشمول یا فراملی است؛ عقاید و سیاست هایی که بر منافع مشترک اقوام و ملل تأکید میکند. این تفکر بر امکان استقرار روابط صلح آمیز و دوستانه ملت ها و همکاری آنان تأکید می ورزد. این اصطلاح با ورود جامعۀ جهانی به عصر ارتباطات و پیدایش آنچه مارشال مک لوهان (۱۹۷۸-۱۹۱۱) جامعه شناس کانادایی دهکده جهانی می خواند، بیش از پیش مطرح شد. بین المللی گرایی را می توان وصف هر گونه نظام فکری دانست که در نظر ملی گرایان متضمن گذر از امنیت ملی است. در اندیشه آنان همکاری صلح آمیز و مصلحت آمیز، اگر میان دولت ها ممکن نباشد، میان ملت ممکن است. بین الملل گرایی خواستار واگذاری بخشی از حاکمیت ملی به موسسات و سازمان های بین المللی است. به نظر برخی، استفاده از مفهوم بین الملل گرایی برای توجیه استیلاء قدرت های بزرگ در قرون نوزدهم و بیستم بوده است. به نظر مارکسیست ها، محصول نهایی بین الملل گرایی اضمحلال دولت و به اعتقاد صلح گرایان، نابودی تعارض و جنگ است.
بین الملل گرایی، باوری انقلابی
بنابراین بین الملل گرایی را می توان باوری انقلابی نه تنها از نظر اهداف غایی بلکه به لحاظ راهبردهایی برای نیل به آنها تلقی کرد. مکتب فلسفی رواقیون از نخستین طرفداران آن بشمار می آید. از دیدگاه طرفداران اتحاد بین المللی ممالک و ملل جهان و همچنین مسلک طرفداران اتحاد بین المللی کارگران، باید همکاری مسالمت آمیزی بین ملل جهان ایجاد شود تا در نهایت به صلح عمومی منجر گردد. انترناسیونالیسم به لیبرال، سلطه جو و انقلابی و همچنین به بین الملل گرایی اول، دوم، سوم و چهارم تقسیم می شود. انترناسیونالیسم اول سازمانی بود که در سال ۱۸۶۴ توسط تعدادی از کارگران انگلیسی و فرانسوی در لندن تأسیس شد، این سازمان تحت تأثیر اندیشه های کارل مارکس (۱۸۸۳-۱۸۱۸) جامعه شناس و اقتصاددان آلمانی قرار گرفت و به تدریج کشورهای اروپایی بدان پیوستند. در آن انواع ایدئولوژی ها و گرایش های سیاسی وجود داشت. سرانجام به علت بحران درونی در سال ۱۸۷۶ منحل شد. البته برخلاف عنوانش یک سازمان بین المللی نبود زیرا عموما شامل تعدادی از کشورهای اروپای غربی بود. انترناسیونالیسم دوم سازمانی بود که در سال ۱۸۸۹ توسط احزاب نیرومند سوسیال دموکرات در اروپا تشکیل شد. با آغاز جنگ جهانی اول (۱۹۱۸-۱۹۱۴) میان اعضاء آن بخاطر وضع ناهمسازِ احزاب سوسیالیست در برابر جنگ و مسألۀ وفاداری به جنبش بین المللی یا شرکت در دفاع از کشور خویش اختلاف افتاد و به سه جناح راست گرا، میانه گرا چپ گرا تقسیم شدند.
انترناسیونالیسم دوم
انترناسیونالیسم دوم در سال ۱۹۳۲ بدون شرکت کمونیست ها دوباره در هامبورگ تشکیل شد و بعدها انجمن بین المللی سوسیالیست را بوجود آوردند. انترناسیونالیسم سوم (کمونیستی) سازمانی بود که به ابتکار ولادیمیر ایلیچ اولیانوف لنین (۱۹۲۴-۱۹۱۷) رهبر انقلاب کبیر روسیه در سال ۱۹۱۹ با پیروزی بُلشِویک ها در مسکو تشکیل شد و اجزاب چپ سوسیال دموکرات اروپا با انشعاب از احزاب خود و تشکیل احزاب کمونیست بدان پیوستند. آنان کوشیدند تا اعضایی از کشورهای آسیایی، آفریقایی و امریکای لاتین نیز داشته باشند. سرانجام در سال ۱۹۴۳ بخاطر جلب اعتماد متفقین (امریکا، انگلستان، شوروی، فرانسه) علیه آلمان منحل شد. انترناسیونالیسم چهارم را پیروان لئون دیویدویچ برونشتین تروتسکی (۱۹۴۰-۱۸۷۹) از پیشگامان انقلاب کبیر روسیه تشکیل دادند و هنوز کم و بیش فعالیت دارند. در مقابل انزواگرایی، ناسیونالیسم و ناسیونالیسم افراطی است.
دیدگاهتان را بنویسید