تاریخ امروز۱ آذر ۱۴۰۳
مم

 مم واحد تفکر با موجودیتی مستقل؛

 مم واحد تفکر با موجودیتی مستقل؛

مم واحد تفکر با موجودیتی مستقل؛ تفکر،  پایه در ذات خود دارد و خودش را به صورت واحد تفکر که «مم» نامیده می‌شود، منتقل و تکثیر و از بدن انسان به‌عنوان وسیله‌ی نقلیه استفاده می‌کند.

سوزان بلکمور، روان‌شناس انگلیسی بر این نظر است که «تفکر» پایه در ذات خود دارد و خودش را به روش ژن‌ها به صورت واحد تفکر که «مم» نامیده می‌شود، منتقل و تکثیر و از بدن انسان به‌عنوان وسیله‌ی نقلیه استفاده می‌کند.

«مم» را ریچارد داوکینز برای اولین بار در کتاب خود «ژن خودخواه» معرفی کرد؛ او مقدمه‌ای هم برای کتاب جدید سوزان بلک مور نوشته که به نظر نقطه‌ی عطفی در درک ایده‌ی «مم» خواهد بود.

مم در فلسفه ی فلاسفه‌ی معتبر؛

فلاسفه‌ی معتبری مثل دانیل دنت یا ادوارد ویلسون جامعه‌شناس- زیست شناس، مفهوم مم را کاملاً در روش فلسفی خود جای داده‌اند.
سوزان بلکمور بر این نظر است که مم‌ها بعد از ژن‌ها، دومین نیروی محرک هوموساپین‌ها طی دوره‌ی فرگشت دوره‌ی تکامل) هستند.

فکرهای آنی، تیپ‌های رفتاری، ایثار، هزلیات و طنزها همگی مثل ژن‌ها در دوره‌ی تکامل عمل می‌کنند؛ هزلیات پایدار نیستند ولی طنز باقی می‌مانند. مم‌ها به این صورت که کسی رفتارها یا تفکرات شخص دیگری را می‌پذیرد، خودشان را تکثیر می‌کنند.

حالا این می‌تواند جمله‌ای از فیثاغورث باشد یا عبارتی تأثیرگذار از افرادی دیگر.
بعضی از مم‌ها، فضاهای خاص از محیط زیست را انتخاب می‌کنند.

برای مثال رفتارهای مرکزمدارانه‌ی ویتگنشتاین می‌توانند در محافل روشنفکرانه، خودشان را بروز بدهند و نه در هر محیط معمولی.

علف های هرز؛

بعضی دیگر از مم‌ها مثل علف هرز هرجایی رشد می‌کنند؛ مثل مد لباس. مم‌های موفق قابلیت این را دارند که خدمتگزارشان (انسان) را به تکثیر و انتقال آنها وادارند.

بلکمور به این نتیجه رسیده است که مخچه‌ی هوموساپینس تنها به این دلیل بزرگ‌تر شده است که بتواند مم را سریع‌تر تولید، تکثیر و منتقل کند.

بلکمور می‌گوید که مم‌ها باعث وابستگی اجتماعی و گروهی افراد می‌شوند؛ برای مثال زندگی بدون زنان کشیش‌های کاتولیک. با توجه به اینکه مذاهب همگی سیستم‌های ممی هستند و از مم‌های مختلفی تشکیل شده‌اند، کشیش‌ها می‌توانند با تمام انرژی و اشتیاق، وقت خودشان را صرف پیام و فرمان خداوند کنند و آن را به مردم منتقل کنند.

مم

مم، رد یا تأیید؛

وجود مم را نه می‌توان رد و نه تایید کرد. متخصصین مم نمی‌توانند تعریف دقیقی از واحد مم بدهند و اینکه آیا در طی دوره‌ی تکامل، جهش داشته‌اند یا نه اما بسیاری از قالب‌های زندگی انسانی را می‌توان بر اساس سیستم‌های ممی تشریح کرد.

بر اساس نظر بلکمور، جلوگیری از بارداری هم مثل نوع زندگی کشیش‌ها یک مم موفق بوده است، آن‌هم در جوامع غربی که انسان از طریق اینترنت و رسانه‌های دیگر زیر بار مم سکس غرق می‌شود.

از نظر او بسیاری از پیشرفت‌های بشر مثل خط، چاپ، کتاب، رادیو یا دستگاه فاکس، همگی وسیله‌ی نقلیه‌ی مم‌ها هستند.

او ایده‌ی ایثار را هم در چهارچوب ممتیک تشریح می‌کند: «انسان‌ها از خودگذشته رفتار می‌کنند چرا که از این طریق می‌توانند مم‌هایشان را راحت‌تر به دیگران منتقل کنند.»

نجمن خیریه‌ی پرنسس دیانا؛

برای نمونه، انجمن خیریه‌ی پرنسس دیانا کارهای خیرخواهانه انجام می‌دهد، اما در اصل کتاب‌ها، ویدئوها و تی‌شرت‌های پرنسس دیانا در تمام دنیا تکثیر می‌شود؛ مم‌های دیانا.

بلکمور درباره‌ی آگاهی انسانی می‌گوید: «انسان چیزی نیست جز یک ماشین تولید مم.»
آگاهی انسانی، این «من» بر اساس نظر بلکمور اصلاً وجود ندارد.

«خود» یک سیستم ممی عظیم است که طی هزاران سال فرگشت در محیط جمجمه، حاصل آن فردی است که حامل مم‌های فراوان است. این «من» یک مجموعه از مم‌های مختلف است که می‌خواهد خودش را تکثیر کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *