مردم سالاری یا حکومت مردم بر مردم (Democracy) و انواع آن
مردم سالاری ؛ طرفداری از نظام سیاسی با حکومت مردم بر مردم که به شهروندان اجازۀ مشارکت گرایی سیاسی می دهد و نقش های سیاسی بر اساس آراء عمومی انتخاب می شود . دموکراسی مجموعه ای از عناصر سازمانِ ایدئولوژیکی ، نهادی و جامعه شناختی است که در تشکیل حکومت کشوری معین ، طی دوره ای مشخص همکاری می کنند . دموکراسی بر اصلِ حاکمیت ملت ( البته بواسطۀ نمایندگان ) ، آزادی بیان و عقاید و در نتیجه بر امکان ابراز مخالفت با قدرت حاکم مبتنی است . دموکراسی وظیفه دولت را حفظ برابری حقوق مردم و ایجاد همگرایی در ملت می داند .
ویژگی های مردم سالاری
- اکثریتی که در جریان انتخابات آزاد توسط آراء عمومی انتخاب می شوند ، قدرت را تصاحب می کنند و امکان فعالیت اقلیت را فراهم می سازند.
- بر اساس نسبیت اخلاقی ، اصالت برابری و همگون سازی نیازها و مطالبات اکثریت قراردارد.
- چند حزب گرا هستند.
- حاکمیت ملی با نظام انتخابات عمومی ، آزاد ،مستقیم و با رأی مخفی حفظ می شود.
- صاحبان نقش های سیاسی نمایندگان مردم به حساب می آیند.
- مشروعیت نظام سیاسی بر اساس میزان مشارکت مردم در انتخابات و کسب آراء عمومی مردم توسط نمایندگان می باشد.
اصول مردم سالاری
- تصمیمات سیاسی پس از بحث و گفتگو در مجلس نمایندگان مردم اخذ می شود.
- حکومت شنوندگان ( مردم ) می توانند عقایدشان را آزادانه بیان کنند.
- حکومت ها در برابر رأی دهندگان از حاشیۀ استقلالی برخوردارند و شاید برای منفعت عموم کاری را انجام دهند که رأی دهندگان راضی نباشند.
- حکومت ها (نمایندۀ منتخب) با انتخابات ادواری در فواصل منظم تعیین می شوند.
به اعتقاد جرمی بنتام (۱۷۴۸-۱۸۳۲) فیلسوف انگلیسی ، جوهر دموکراسی ، امکان ایجاد برابری خواسته ها و ارضاء تودۀ مردم است .
انواع دموکراسی:
- چپ گرایی جدید(تأکید بر مشارکت گرایی عمومی )؛
- راست گرایی جدید ( تأکید بر اصول و روش های لیبرالیسم جدید که مبتنی بر نهادهای پارلمانی و نظام بازار در حیطۀ تولید اقتصادی است)؛
- کثرت گرایی(توزیع قدرت میان اکثریت و اقلیت برای حفظ آزادی های سیاسی)؛
- نخبه گرایی( اداره امور توسط نخبگانی که با آراء مردم در انتخابات رقابتی انتخاب می شوند)؛می توان دموکراسی را با رویکردی اجتماعی – تاریخی بررسی نمود و سیر تکوینی تشکیل بازار انتخاباتی کثرت گرا (چند حزبی ) را ترسیم کرد که شالودۀ رژیم های دموکراتیک را می سازند.
نظریات فیلسوفانی همچون جان لاک انگلیسی (۱۶۳۲- ۱۷۰۴) ، شار لویی دوسکوندا بارون مونتسکیو فرانسوی (۱۶۸۹-۱۷۵۵) ، و ژان ژاک روسو فرانسوی (۱۷۱۲- ۱۷۷۸) در گسترش اندیشۀ دموکراسی مؤثر بود.
ماکس وبر(۱۸۶۴- ۱۹۲۰) جامعه شناس آلمانی و ژوزف شومپر (۱۸۸۳-۱۹۵۰) اقتصاد دان امریکایی از نمایندگان دموکراسی نخبه گرایی و یورگن هابرماس(متولد ۱۹۲۹) جامعه شناس آلمانی و نیکوس پولانزاس (۱۹۳۶-۱۹۷۹) جامعه شناس یونانی از نمایندگان دموکراسی چپ گرایی جدید بودند.
در مقابل استبدادگرایی ، اُولیگارشی گرایی ، توتالیتاریسم ، دیکتاتوری گرایی ، سلطنت گرایی ، شاه گرایی و فاشیسم است.
o گروه موضوعی ← علوم انسانی
o نظریه پرداز ← کلئیستِنِس/ تکمیل شده توسط مجموعه ای از نظریه پردازان و فیلسوفان
o تاریخ ارایه ← یونان باستان
دیدگاهتان را بنویسید